گفتگویی خواندنی با خانواده شهید مرتضی اربابی؛

داغی که هر گز سرد نمی شود/ مسولان عکس شهدا را دیده اما بر عکس آن رفتار می کنند

12 تير 1395 ساعت 7:48

پس از پیروزی انقلاب اسلامی استکبار جهانی با پرورش گروهک های تروریستی در منطقه سعی بر، برهم زدن اتحاد و انسجام و ایجاد جنگ های شیعی و سنی داشته اند که در این راستا از هیچ گونه جنایتی فرو گذار نبوده اما خوشبختانه مردم سیستان و بلوچستان همیشه اتحاد خود را حفظ کرده و از این طریق مشت محکمی بر دهان آمریکا زده اند.



به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ گروهک های تروریستی انصار الفرقان، جیش العدل و جندالله تنها بخشی از گروهک های تروریستی دست پرورده آمریکا در منطقه به شمار می رود که جوانان بسیاری را به خاک و خون کشیده اند و در اعترافات خود به صراحت از نقش آمریکا و اسراییل در این جنایات پرده برداشته اند که این مسیله جز رسوایی سود دیگری برای آمریکا نداشته است چرا که مردم این دیار به راحتی فریب عوامل استکبار را جهت بر هم زدن اتحاد نخواهند خورد و برادرانه در کنار هم خواهند زیست.

مرتضی اربابی یکی از شهدایی است که به دست ایادی استکبار و منافقان و اشرار کوردل در شهرستان زاهدان به درجه رفیع شهادت رسید.

این شهید ارجمند، در تاریخ ۱۹ اسفند سال ۶۵ در شهرستان زابل دیده به جهان گشود و در سن ۱۹ سالگی در حادثه انفجار اتوبوس در شهرستان زاهدان در ۲۵ بهمن سال ۸۵ به شهادت رسید.

مرتضی علاقه ی وافری به سپاه پاسداران داشت

پدر شهید مرتضی اربابی گفت: مرتضی در یکی از روزهای زیبای سال ۶۵ دیده.به جهان گشود سپس دوران تحصیلی ابتدایی را در دبستان ۱۵ خرداد شهرستان زابل گذراند و در هنرستان فنی نیز در رشته برق صنعتی دیپلم گرفت.

حسن اربابی به خبرنگار اوشیدا گفت: با شرکت در کنکور در سال اول دانشگاه قبول نشد بنابراین با توجه به علاقه ی زیادی که به سپاه داشت پس از کسب موافقت از سوی من و مادرش برای ادامه ی تحصیل به سپاه رفت.

وی افزود: علاوه بر مرتضی، یکی دیگر از فرزندان زابل به نام جعفر شهریاری در آزمون سپاه در آن سال قبول شد که به همراه مرتضی به درجه رفیع شهادت رسید.

وی ادامه داد: بعد از قبولی در سپاه پاسداران، هشت ماه دوره آموزشی در همدان و ۶ ماه دوره تکمیلی را در تبریز گذراند و پس از آن برای انجام خدمت به زاهدان اعزام شد.

مرتضی تنها شهید این حادثه که با لباس نظامی به شهادت رسیدهذبود

پدر شهید مرتضی اربابی ادامه داد: پس از پایان دوره آموزشی مرتضی برای ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد که پس از پنج ماه برای مرخصی به زابل آمد هنگام برگشت در روز ۲۲ بهمن به همراه مادرش او را تا ترمینال برای رفتن به زاهدان همراهی کردیم مادرش به مرتضی گفت پنج شنبه بیایی که برایت قورمه سبزی که دوست داری درست کنم اما مرتضی پاسخی نداد.

وی ادامه داد: شب که به زاهدان رسیده بود به همراه شهید جعفر شهریاری برای شرکت در دعای توسل به منزل دوستشان رفته بودند و شام را هم آنجا بودند با اینکه، مادر دوستش اصرار کرده بود که شب را بمانند اما چون لباس هایشان را نیاورده بودند نماندند در صورتی که فرمانده شان شهیدمحمد زاده به آنها گفته بود که اشرار اتوبوس سپاه را تهدید کرده و لباس نظامی نپوشید با اینکه دوست و مادرش هم تاکید کرده بودند که لباس نپوشید و نیاز به اینکه بروید خانه و لباس بپوشید نیست اما با این حال برای برداشتن لباس های نظامی از آنجا رفتند.

اربابی اظهار داشت: شب را که به خانه بر میگردند طبق گفته ی صاحبخانه، مرتضی و جعفر تا صبح بیدار و با هم شوخی می کردند. دوستانی که شب با آنها در مراسم دعای توسل شرکت کرده بودند صبح به اتوبوس نمی رسند و مرتضی و جعفر صبح زود خود را به اتوبوس می رسانند مرتضی تنها شهیدی بود که با لباس نظامی شهید شد چون همیشه می گفت من دوست دارم اگر شهید می شوم با لباس سپاه شهید شوم.

وی در این راستا افزود: صبح آن روز در بلوار ثارالله و در کنار فلکه چون اشرار می دانستند دور ماشین در آنجا کم می شود پیکان سواری حاوی مواد منفجره را در آنجا گذاشته و به محض اینکه اتوبوس می رسد از راه دور منفجر می کنند و تعداد ۱۳ نفر از بچه های تیپ ۱۱۰ سلمان فارسی را به شهادت میرساندند و تعدادی هم مجروح می شوند.

وی بیان داشت: بعدها یکی از دوستانشان میگفت سه روز قبل حادثه، مرتضی دوستش، شهید نوری را در آغوش گرفته و گریه می کردند و در پاسخ به دلیل گریه گفته بودند که ما چند روزی بیشتر در این دنیا نیستیم گویی از قبل به آنها تلقین شده بود که به شهادت می رسند.

مرتضی برای نماز اول وقت اهمیت زیادی قایل بود

مادر شهید مرتضی اربابی به خبرنگار اوشیدا عنوان کرد: مرتضی تقریبا از سن ۱۵ سالگی یکی از خادمین مسجد رضوان بود و با تعدادی از جوانان محل همیشه در مسجد بود به طوری که حتی پس از استخدام در سپاه هم حاج رضوان این شهید را مسئول خرید مسجد گذاشته بود و هر چه برای مسجد می خرید اگر مبلغی هم کم بود از جیبش می گذاشت.

فاطمه لشکری افزود: مرتضی اینقدر مهربان بود که اگر کسی از او کاری می خواست به هیچ عنوان نه بر زبان جاری نمی کرد و تا جایی که می توانست در رفع مشکلات مردم پیشقدم بود.

وی با بیان اینکه مرتضی به نماز اول وقت مقید بود، ابراز داشت: وقتی از زاهدان به خانه می آمد اگر برایش چای یا غذا می آوردند و یا حتی اگر میهمان در منزل داشتیم تا نماز نمی خواند نه غذایی می خورد و نه به دیدن مهمان می آمد.

استکبار جهانی با اجیر کردن اشرار کوردل به دنبال ایجاد تفرقه در بین مردم شیعه و سنی است

پدر شهید اربابی اذعان کرد: استکبار جهانی و در راس آن آمریکا، تعدادی از اشرار را اجیر کرده تا این افراد یا براساس دریافت پول و یا تفکر وهابی اقدام به، به شهادت رساندن افراد بیگناه کنند.

وی تصریح کرد: وهابیونی که در کشور همسایه تعلیم می بینند به راحتی آمریکا از آنان در انجام جنایات و اهداف خود بهره برداری می کنند به عنوان مثال می توان به داعشی ها اشاره کرد که چه راحت انسان های بیگناه را به خاک و خون کشیده و حتی از جنایات خود با افتخار فیلمبرداری می کنند.

وی خاطرنشان کرد: پس از شهادت مرتضی سردار شهید محمدزاده که از شهدای وحدت به شمار می رود به منزل ما برای دلجویی آمد و سخنانی مبنی بر شما شهید را نشناختید، شهید پادگان را اداره می کرد و این شهید را من بارها سعی کردم از دور مواظب رفتارش باشم شهید همیشه با خود زمزمه میکرد و ذکر می گفت به طوری که حدس میزنم که شهید با امام زمان در ارتباط بود.

اربابی اضافه کرد: یک هفته قبل از شهادت گفت دعا کن تا شهید شوم از گفته مرتضی ناراحت و دلگیر شدم و گفتم با ۱۹ سال سن نمیتوانم چنین دعایی برایت کنم اما پاسخی زیبا مبنی بر چه مرگی بهتر از شهادت، من دوست دارم در هر سنی به شهادت برسم.

مسولان برعکس شهدا رفتار می کنند

پدر شهید اربابی بیان داشت: از مسئولین تقاضایی ندارم چرا که طبق فرمایشات رهبر انقلاب مبنی بر این است که جمهوری اسلامی ایران از خون شهدا در مدت ۳۶ سال پایدار مانده است بنابراین من نیز از شهادت فرزندم در راه پایداری اسلام به خود می بالم.

اربابی ابراز داشت: متاسفانه مسئولان پشت تریبون ها از شهدا صحبت می کنند اما در این راه گامی برنداشته اند همچنین گاهی اوقات در ادارات پلاکارد هایی با مضمون عکس شهدا را می بینید و برعکس شهدا عمل می کنید وجود دارد که متاسفانه مسئولین ما همین گونه عمل کرده اند یعنی عکس شهدا را دیده اما بر عکس شهدا عمل می کنند.

وی با اشاره به اینکه، مسولان شهدا را فراموش کرده اند ادامه داد: متاسفانه ۲ فرزند بیکار در منزل در کنار من زندگی می کنند و در حالی که علاقمند به ادامه دهندگی راه برادر شهیدشان به ویژه در سپاه را دارند اما از استخدام آنان سرباز زده می شود.

داغ فرزند بسیار دردناک است

مادر شهید اربابی گفت: داغ فرزند بسیار سنگین و دردناک است و هرکس بگوید که فرزندم را در راه خدا از دست داده ام و گریه و ناله ای ندارم قابل باور نیست چرا که هر چقدر هم که صبوری به خرج دهیم اما جای خالی فرزند را نمی توان پر کرد.

لشکری ادامه داد: هر هفته به مزار شهدا رفته و ساعت ها بر سر مزار فرزند دلبندم گریه و مویه می کنم هرچند فرزندم را در راه خدا از دست داده ام اما واقعا صبوری کردن سخت است.

وی خاطرنشان کرد: وقتی فکر اینکه فرزندم باید عصای پیری ما می شد الان در کنارمان نیست بسیار سخت و غیر قابل تحمل است.

حجاب برای مرتضی از ارزش بالایی برخوردار بود

خواهر مرتضی به خبرنگار اوشیدا گفت: مرتضی برای حجاب ارزش زیادی قایل بود به طوری که روزی باهم در خیابان در حال راه رفتن بودیم که مرتضی به من گفت الان که با این حجاب داری در خیابان راه می روی، تو را بعنوان خواهر شهید تصور می کنم و اینها حتما به او الهام می شده است.

انتهای پیام///


کد مطلب: 50132

آدرس مطلب: https://www.oshida.ir/vdcau6nm.49nwe15kk4.html

اوشیدا
  https://www.oshida.ir