اینگونه حضور زنان، اتفاقی گذراست
10 مهر 1396 ساعت 7:59
حضور زنان در اجتماع، آنهم همراه، همدوش و برابر با مردان موضوعی است که همه دولتها کموبیش به آن پرداختهاند و اغلب برگ برنده کسانی برای کسب رأی بیشتر بوده است، اما چگونگی این حضور،
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: حضور زنان در اجتماع، آنهم همراه، همدوش و برابر با مردان موضوعی است که همه دولتها کموبیش به آن پرداختهاند و اغلب برگ برنده کسانی برای کسب رأی بیشتر بوده است، اما چگونگی این حضور، مسألهای است که کمتر علاقهمند بودهاند تا مورد سوال قرار بگیرد؛ در جبهه یا پشت جبهه؟! سپر بلا و آشپز یا فرماندهی جنگ؟! البته که همه به نوعی مثال اغراقآمیز است. آنچه حضور زنان را از یک حضور نمادین به بودنی موثر تبدیل میکند، میزان توانمندی و اعتمادبهنفس و باور به زنان است، اعتمادبهنفس و توانمندی که این باور را در زنان ایجاد میکند که بدانند بدون آنها چیزی روی صحنه کم است. زمانی در اوایل دوره اصلاحات موضوع توانمندی بانوان به دغدغه عمومی بدل شده بود، فیلمها ساختند و کتابها نوشتند و در این رهگذار زنان نویسنده و شاعر و متفکر در جامعه حرفی برای گفتن داشتند، دانشگاهها حجم بیشتری از دختران با انگیزه و کاری و توانمند را در خود دید و مجتمعهای فرهنگی و کارخانهها محل حضور زنان بود، زنانی که در بستر آماده آن سالها بیسفارش دیگری، خود آنچه را که لیاقتش را داشتند، به دست میآوردند. در سالهای بعد، صدای زنان شنیده نشد، هرچند نوع خاصی از زنان به طرز عجیبی وزیر و نماینده شدند، زنانی که نگاه مردانه شأن ترسناکتر از حضور مردان در پستهای مشابه بود و مصوبات این زنان در مجلس و وزارتخانهها ضدزنترین اتفاقاتی بود که میتوانست برای زنان رقم بخورد. به زودی آن اعتمادبهنفس به کنج خانه کشیده شد و بسیاری زنان توانمند مجبور به مهاجرت شدند، دولت اعتدال اما حضور زنان را در صحنههای سیاسی درخواست کرد، اما فضای جامعه و تجربه سالیان و نگاه حتی گذری به زنانی که بهخصوص در جوامع سنتی مثل سیستانوبلوچستان بر مسند شوراها و فرمانداریها تکیه زدهاند، نشان میدهد که چیزی کم است. با کمی تحقیق در شهرهای استان متوجه این نکته خواهید شد که آنچه باعث رأیآوری زنان در شوراها شده است، نه تغییر فضا به نفع زنان و اعتماد به ایشان است، بلکه این مسأله ناشی از علاقهنداشتن مردان منطقه به حضور در صحنهها و پستهای دولتی و حکومتی است. مردان در این مناطق به سرعت متوجه بیهودگی تحصیلات دانشگاهی میشوند و میدانند دستمزد ناچیز مشاغل دولتی کفاف تهیه طلا و لباس گرانقیمت زنان منطقه را نمیدهد. فضای سیاسی اجتماعی ایران اتفاقا بستر مناسبی برای حضور زنان جوامع سنتی نظیر سیستانوبلوچستان است. علاوه بر این موارد، رأی و نظر زنانی که به دلایل سیاسی و تبلیغاتی در ائتلافهای مردان قرار میگیرند و یا دهیار و بخشدار و فرماندار میشوند، در مواقع لزوم آسانتر قابل گرفتن است، چراکه توانمندی و اعتمادبهنفس و انگیزه لازم در فضای رقابتی سالم و مساوی باعث تصدی مشاغل توسط ایشان نشده، پس وفاداری به صاحبان ائتلاف، نسبت به پیگیری حق زنان و حق مردم اغلب در اولویت است. حضور زنان در احزاب و شوراها حضوری سفارشی و تشریفاتی است، مثلا نمایندگی فلان حزب در استان سفارش میدهد حتما یک زن هم در شورای مرکزی باشد، حتی مذهب و قومیت زن مورد نظر نیز از گزینههایی است که باید هنگام انتخاب فرد در نظر گرفته شود. پرواضح است اینگونه حضور زنان و تصدیگریهایی از این دست، اتفاقی گذراست و با تغییر دولتها پایان خواهد یافت، مگر اینکه تربیت زنان برای حضور کامل و بیقید و شرط جنسیتی از کودکی در خانه و مدرسه و رسانه انجام شود، و این نه فقط تربیتی برای زنان بلکه لازم است برای همگان باشد. باور داشته باشیم هنوز هم تضارب آراست که باعث ترقی و حرکت روبه جلو جوامع است.
| کلثوم بزی | فعال اجتماعی سیستانوبلوچستان|
کد مطلب: 61447
آدرس مطلب: https://www.oshida.ir/vdcbzab0.rhb8apiuur.html