کلید هاشمی در تعامل با عربستان به نفع مردم نچرخید/ «دیپلماسی خانوادگی» هاشمی؛ سکوت در برابر جنایت سعودی
11 مهر 1394 ساعت 17:50
آقای رفسنجانی که روزی به تنها کلید قفل بسته روابط تهران و ریاض تبدیل شده بود و به زعم خودشان روابط تیره و تار ایران اسلامی و عربستان را سر و سامان میبخشید ترجیح داد این بار در قبال محشر منا به دادن بیانیه سیاسی اکتفا کرده و در جهت حل این واقعه خونین، مذاکرهای با دوستان سابق خود نداشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا" به نقل از فارس، پس از گذشت چند روز از محشر منا،فاجعهای که طی آن بیش از ۴ هزار مسلمان به ملکوت اعلا پیوستند و جمعی از زائران نیز مجروح و مفقود و طی آن جهان اسلام داغدار شد؛ واقعهای که تا پیش از هشدار و اتمام حجت ولی امر مسلمین نه تنها شاهد تعلل آلسعود بودیم بلکه دیپلماسی منفعل ما شرایطی را فراهم کرد که بر گستاخی عربستان سعودی افزوده شد و مسببان این حادثه ناگوار که از صدور پیام تسلیت و عذرخواهی به دولت و مردم ایران مضایقه کرده بودند؛ به بیان اظهاراتی علیه کشورمان پرداختند که طرح آن خون هر ایرانی را به جوش میآورد.
فرمانده کل قوا در مراسم تحلیف و دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش در دانشگاه امام خمینی(ره) ضمن هشدار به آل سعود فرمودند: «اندک بیاحترامی به حجاج ایرانی و همچنین عمل نکردن دولت عربستان به وظایف خود در قبال بدنهای مطهر، موجب عکسالعمل سخت و خشن ایران خواهد شد.»
اتمام حجتی که منجر شد پادشاه عربستان سعودی پیام تسلیتی را خطاب به مقام معظم رهبری صادر و آن را تسلیم وزیر بهداشت کند و پس از آن نیز آمار نهایی جان باختگان ایرانی توسط سازمان حج و زیارت اعلام شد، امری که گویای آغاز همکاری آل سعود با دست اندرکاران بعثه بود، اما موضوعی که این روزها بسیار خودنمایی میکند سکوت اشخاصی در داخل کشور همچون مولوی عبدالحمید عضو مجمع فقهی مکه و امام جمعه اهل سنت زاهدان و آقای هاشمی رفسنجانی در قبال ضعف مدیریتی سعودیهاست.
*بیتحرکی مولوی عبدالحمید و هاشمی رفسنجانی در قبال فاجعه منا
مولوی عبدالحمید که به قول دولت در خصوص آزادی مرزبانان رایزنیهایی را انجام و قدرت نفوذ خود را نشان داده بود، تاکنون در این خصوص واکنشی از خود نشان نداده است و آقای هاشمی رفسنجانی که روزی به تنها کلید قفل بسته رابطه تهران و ریاض تبدیل شده بود و همواره به عنوان ناجی وارد این صحنه میشد و به زعم خودشان روابط تیره و تار ایران اسلامی و آل سعود را سر و سامان میداد، ترجیح داد این بار در قبال محشر منا به دادن بیانیه سیاسی اکتفا کرده و در جهت حل این واقعه خونین، مذاکره، نامهنگاری و یا دیداری با دوستان سابق خود نداشته باشد.
با بازخوانی رابطه آقای هاشمی رفسنجانی با آل سعود میتوان به این نتیجه رسید که علیرغم مشکلاتی که همواره در رابطه ایران و عربستان بوده و هست این تعامل دوستانه غالباً در شیب ملایم قرار داشته و حتی ملک عبدالله، هاشمی را برادر خود خوانده و پذیرای خانواده ایشان بوده است؛ میزبانیای که این شاهزاده سعودی برای هیچ کس انجام نداده است.
پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی در باره این تعامل مینویسد «بیشک از میان مسئولان و سران جمهوری اسلامی ایران، کسی که در بهبود روابط ایران و عربستان بیشترین نقش را داشت و بلندترین گام را برداشت، آیتالله هاشمی رفسنجانی بود؛ به طوری که برخی او را معمار برقراری روابط ایران با عربستان خواندهاند.»
* «دیپلماسی مهمانی» عفت مرعشی برای بهبود روابط با عربستان
البته در این میان بماند که عفت مرعشی نیز در گفتوگویی تلاش داشت تا نقش خود را در تعامل با عربستان سعودی به نمایش بگذارد و گفته است: «تقریباً من روابط ایران و عربستان را درست کردم؛ اولین دفعهای که من رفتم مکه، خانم ملک عبدالله میهمانی داد و یک عده را دعوت کرد و جلسه گذاشت».
وی همچنین زمان برگزاری این میهمانی را بعد از جریان کشتار مکه عنوان کرده و در پاسخ به این پرسش که نحوه برقرای این رابطه چطور بوده، گفته است «آنها از من خواستند که میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.»
عفت مرعشی همچنین درباره هماهنگی و یا مشورت با تهران و همسرش که در این سفر وی را همراهی نکرده بود، گفته است «برای حضور در این مراسم مشورتی صورت نگرفته است»؛ گویا این علقه و ارادت میان خاندان هاشمی و سعودی سابقه زیادی داشته که حتی همسر رییس جمهور وقت تا این حد نفوذ داشته و توانسته جنگ سرد میان ایران و عربستان را به صلح بکشاند!
با مطالعه خاطرات عفت مرعشی و احتمال وصلت یکی از شاهزداگان سعودی با نوه آیتالله میتوان ادعا کرد که حساب خانواده هاشمی از سیاستهای دیپلماتیک جداست و هرگز دستخوش بحرانها نشده، حتی مسائلی که در بدنه حکومت شاهزادههای سعودی بروز و ظهورش حکایت از خشونت و بیاعتمادی دارد و دستیابی به قدرت در وجود آنها را نهادینه کرده نیز سدی برای عمق این ارتباطات ایجاد نکرده است.
ارتباطاتی که تنها به میزبانی بیت هاشمی از ملک عبدالله در منزل ختم نمیشود و بنا بر تاکید پایگاه اطلاع رسانی ایشان، عکسالعمل رئیس دولت کارگزاران باعث شد تا ملک عبد الله خطیب معروف جمعه (شیخ حذیفی) را از مدینه تبعید و چند سالی از امامت جمعه در مسجد النبی محروم کند.
واگذاری امتیاز یک سوم پروازهای عمره به یاسر هاشمی
ارتباط خانوادگی هاشمی با خاندان سعودی تا جایی نزدیک بود که مقامات سعودی تصمیم گرفتند امتیاز یکسوم پروازهای عمره را در اختیار یاسر هاشمی بگذارند.
حجتالاسلام ریشهری در کتاب خاطراتش در این باره توضیح میدهد:«سعودی به سازمان حجّ و زیارت کشورمان ابلاغ شده بود. طبق مقرّرات سعودی، از آن پس برای عزیمت زائران ایرانی به عمره، صرفاً میبایست شرکتهای خصوصیِ طرف قرارداد وزارت حجّ عربستان قرار میگرفتند و آن وزارتخانه دیگر با سازمان حجّ و زیارت بهعنوان ارگانی دولتی نمیتوانست برای عمره قراردادی منعقد کند.»
عطش رسیدن به قدرت و ثروت حکام سعودی را به سمتی هدایت کرده است که آنها به هم رحم نکرده و با تشکیل هر کایبنهای در اولین وهله اقدام به پاکسازی اطرافیان خود کرده و کسانی را در حلقه دوستیشان وارد میکنند که در همه مسائل تابع و هم پیمان آنها باشند، اقدامی که در جریان آن بیت آقای هاشمی رفسنجانی تاکنون از آن مصون مانده است و از وی به عنوان دوستی برای تمام حکام سعودی یاد میشود.
رفاقتی که حتی تیره شدن روابط دوحکومت، حضور ایشان در مناصب مختلف و تغییر حاکمان سعودی خللی در این رابطه ایجاد نکرده است و این مطلب را به ذهن متبادر میکند که قیم اصلی آل سعود، مصلحت عربستان را در تعامل با آقای هاشمی رفسنجانی میداند مثل اظهاراتی که اخیراً سعودیها داشتند و اعلام کردند دستور از بالا آمده که با ایران همکاری کنیم؛ شاید به احترام این مصونیت است که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ترجیح میدهد درخصوص موضوعاتی همچون سیاستهای نفتی عربستان و پیام تسلیت برای مرگ ملک عبدالله دست به قلم شده و با حکام سعودی مذاکره کند اما در فاجعه غمبار منا تا این حد بیتفاوت است و فارغ از هرگونه موضوع سیاسی و تنها به دلیل مطالبه حقوق مردم و همدردی با مصیبت دیدگان نقش آفرینی نمیکند و با وجود حمایت تام از روحانی -که به عقیده کارگزارانیها همین موضوع منجر به پیروزی دولت تدبیر و امید شد - این بار مصالح رابطه با آل سعود را در اولویت قرار داده و درمقابل کارشکنی سعودیها نظیر عدم صدور ویزا برای اعضای دولتی که همگی مورد وثوقش هستند، سکوت کرده و از دیپلماسی خانوادگی برای حل این مسائل بهرهمند نمیشود.
*بیتقصیر دانستن دولت سعودی در فاجعه منا از سوی برادر آیتالله
به نظر میرسد پاسخ به این ابهامات و رمزگشایی از این رابطه در شرایط کنونی بسیار مهم است زیرا تنها در این صورت است که میفهمیم موضع «آیتالله» در قبال فاجعه منا همان اظهارات برادر ایشان محمد هاشمی است و عربستان را مسبب عزادار کردن جهان اسلام نمیدانند.
البته در این میان نباید از این واقعیت نیز غافل بود که آل سعود درخصوص طرح مسایل خانوادگی آقای هاشمی رفسنجانی هم مصلحت اندیش است و در قبال انتشار اخباری نظیر فساد و تخلفات مهدی هاشمی، نقش شاهزاده عربی در پذیرش این آقازاده در آکسفورد و ارتباطات صمیمانه فرزند آیتالله با سفیر عربستان و برخی از این موارد نیز سکوت کرده و نسبت به افشای آنها حساسیت به خرج میدهد بنابراین به دلیل همین پیشینه دوستی نمیتوان از ریاست مجمع انتظاری بیش از سخنانی مختصر در خصوص فاجعه منا داشت.
دولت یازدهم هم که وابستگی شدیدی به آقای هاشمی دارد نیز در ابتدا لحن ملایم و دوستانهای با دولت عربستان پیش گرفت و وعدههایی نیز در این خصوص به مردم داد و در تقدیم استوارنامه به سفیر این کشور خواستار پایان یافتن مناقشاتی شد که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بر شدت آن افزوده شده بود؛ پیام تبریک ملک عبدالله بن عبدالعزیز به روحانی نیز چراغ سبز سعودی ها برای رفع تنشهای موجو در بین عربستان و ایران تلقی شد.
مماشات رییس جمهور و وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید در تداوم رابطه با آل سعود تا حدی جدی بود که سخنان آیت الله جنتی در نماز جمعه علیه رژیم آل سعود و مرگ ملک عبدالله با انتقادات زیادی از سوی دولت و روزنامههای وابسته به آن مواجه شد؛ اما گویا دولت عربستان درحال حاضر سرمست از دوستی آمریکا و دلارهای نفتی و از ملاحظات دوستانه با ایران و سایر کشورهای منطقه غافل است و تنها راه تعامل با این دولت متخاصم ایراد کلام خشونتبار و گذشتن از اشتراکات دینی و اسلامی است همان گفتمانی که رهبر انقلاب پس از مدتها صبوری در قبال سیاستهای خصمانه این دولت پیش گرفت و به سرعت جواب داد.
*ضربهگیری دولت برای سعودی با تقلیل فاجعه منا به بیکفایتی «چند مامور»
آقای رئیس جمهور حتی در مراسم استقبال از پیکر جانباختگان فاجعه منا بدون اشاره به ضعف مدیریتی سعودیها در قبل و بعد این فاجعه که نیازی به کمیته حقیقت یاب هم ندارد، سعی داشته مقصران این واقعه خونین را در حد «چند مامور» پایین بیاورد و به نوعی ضربگیری برای حکومت ملک سلمان ایجاد کند.
روحانی در این مراسم تاکید کرد: «باید روشن شود افرادی در این حادثه مقصر بودند یا خیر و اگر ثابت شود عدهای از مأموران در این حادثه تقصیر داشتند، ما به هیچ عنوان از خون عزیزانمان نخواهیم گذشت».
گویا بهرهمندی از همین منافع و دسترسی به آنها به مذاق برخی از جریانات خوش آمده و آنها در قبال این جنایت آل سعود و مواردی از این دست - که نظیر آن در خاورمیانه رو به افزایش است - سکوت کردهاند.
رییس دولت اصلاحات، عطا الله مهاجرانی، محسن مخملباف، نوری زاده و ... از این دست از افراد هستند که بابت این خوش خدمتی به میلیون ها دلار رسیدهاند که برخی از این پولها صرف ایجاد اغتشاش در ایران و فتنهگری شده؛ اقدامی که سند رسوایی آن با ۶۰ هزار عنوان از طریق ویکی لیکس در سراسر دنیا منتشر شد برنامه سازمان یافتهای که با درایت رهبری و بصیرت ملت حل و فصل شد و ننگ آن تا ابد برای بانیان و حامیان فتنه ماندگار شد.
البته شاید اظهارات اخیر مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در پی فاجعه منا را بتوان پیامی برای مبرا دانستن این اصلاحطلب از جیره خواری سعودیها دانست، اما دلیل مصاحبه اخیر وی با بیبیسی را میتواند نتیجه دلخوری وی از افشای سند وزارت اقتصاد عربستان سعودی پیرامون درخواستش برای بورس تحصیلی پسرش توسط سفارت عربستان تفسیر کرد.
«این سند اشاره دارد که سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از ۱۲ هزار پوندی برای هرسال تحصیلی(۴ سال_از ۲۰۱۱ تا۲۰۱۵) و هزینهای بالغ بر ۴۲۵۶ پوند برای هزینههای زندگی آقازاده اصلاحات را تامین میکند».
همچنین در این میان سکوت رئیس دولت اصلاحات در پی فاجعه منا، بیش از گذشته یادآور اخباری شد که حکایت از دریافت دلارهای آمریکایی در جریان دیدار با ملک عبدالله داشت.
کد مطلب: 40048
آدرس مطلب: https://www.oshida.ir/vdcfcxdj.w6dxjagiiw.html