نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی
معصومه سراجی
22 بهمن 1394 ساعت 12:41
آهنگ رشد فعالیت زنان در دهههای بعد از انقلاب اسلامی نسبت به گذشته بسیار افزایش پیدا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: تردیدی نیست که زنان در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شان بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بی مهری و ظلم و ستم واقع می شدند، اما با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است و چگونه می توان حقوق از دست رفته زنان را استیفا کرد.
در این راستا به یقین می توان گفت که ادیان الهی بویژه دین خاتم، بیش از همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته اند و خداوند متعال بهترین راه را برای سعادت و رستگاری بشر اعم از زن و مرد فراروی آنان گشوده است.
معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه زنان هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از میوه های شیرین فرهنگ دینی بهره مند گردند.
از طرف دیگر فرهنگ غرب با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی سعی در تحمیل الگوی ناقص خویش بر ملت های جهان دارد.
آنان که هنوز از سودمندی دستاوردهای خویش مطمئن نیستند و از درون دچار چالش های عمیق و فراگیر شده اند، به تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهای دیگر دست زده اند. از این رو ضروری است در دورانی که به «جاهلیت مدرن » موسوم گشته، با معرفی دقیق شخصیت و جایگاه زن گامی مهم در جهت پیشبرد اهداف عالی اسلام برداریم.
فرهنگ های منحط و آداب و رسوم غلط در جوامع بشری انواع ظلم و جور و سختی را بر زنان تحمیل کرده و آنان را به استثمار کشیده است اما علی رغم همه این مشکلات نقش فعال و سازنده زنان در مراحل مختلف پدیداری ، شکل گیری و نهادینه شدن انقلاب ،نباید نادیده گرفت.
آن چنان که شایسته و بایسته است، زنان از سهمی متناسب و همخوان با نقش شان برخوردار نشده اند و در مواضع تصمیم گیری و قدرت حضوری کمرنگ دارند و این امر خود ریشه ای عمیق در تاریخ این سرزمین دارد که شرح آن مجال دیگری می طلبد.
لذا باید گفت که مشارکت زنان و حضور آنان در عرصه های تصمیم گیری و حکومتی کشور می تواند پشتوانه ای برای عرصه های دیگر فعالیت زنان باشد و قطعا این شکل از مشارکت با حضور و ظهور گاه و بیگاه آثار جهت تایید های رسمی حکومت متفاوت خواهد بود و اینجاست که نگاه توسعه ای به زنان و مسائل آنان لازم می آید.
ما تاریخی را پشت سر گذاشته ایم که مملو از تلقی های نادرست نسبت به نقش و جایگاه زن بوده است.
امروز که جامعه ما در مسیر توسعه قرار گرفته است، گام نهادن در این مسیر مستلزم تغییرات و بازنگری در افکار، اندیشه ها حتی اعمال مان می باشد.
شاید در یک بررسی سطحی و ساده انگارانه اینطور تلقی شود که دخیل نکردن زنان در امور توسعه، در روند کلی توسعه خللی ایجاد نمی کند اما برخلاف این پندار واهی، اگر جامعه ای برای تحقق اهداف توسعه ای خود از تمامی منابع انسانی که زنان نیرویی بنیادین در این زمینه اند، استفاده ننمایید هرگز به توسعه پایدار، متوازن همه جانبه و درون زا دست نخواهد یافت.
لذا زنان هم به عنوان عاملان توسعه و هم به عنوان بهره بران از توسعه باید مشارکت حقیقی و حضوری جدی در کلیه عرصه ها و سطوح داشته باشند و این امر موجب برآورده شدن نیاز جامعه به تحقق قریب الوقوع جامعه مدنی تسریع فرآیند توسعه و تحقق عاجل عدالت اجتماعی می باشد. هر چند که در این سه دهه تلاش های فراوانی برای ارتقای جایگاه و بهبود وضعیت زنان صورت گرفته است، اما همچنان دل نگرانی ها و دغدغه هایی در رابطه با مسائل زنان وجود دارد که فاصله غیر قابل توجیهی با وضعیت مطلوب ایجاد کرده است.
پر کردن این شکاف و رسیدن به جامعه آرمانی و مطلوب اسلام، همچنان نیازمند تلاش و عزمی جدی است.
نقش زنان مسلمان در پیشگامی و راهبری انقلاب اسلامی بویژه در هماهنگی با حرکت مردان در جریان شکلگیری انقلاب و تحولات فرهنگی، اجتماعی جامعه نقش اساسی برشمرده شده است.
زنان در انقلاب سال ۵۷ از حقوق و تکالیفی در قوانین اساسی و مدنی برخوردار شدهاند که برگرفته از آموزههای دینی است. بدون شک جایگاه شخصیت فردی و اجتماعی زنان در ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی را نمیتوان یکسان برشمرد. هر نظام فکری دیدگاهی کلی راجع به انسان دارد و منزلتی برای آنها قائل است. نگاه به زن با نگاه و تفسیری که مکتب اسلام به انسان دارد ارتباط مستقیمی داشته که در یک مقایسه کلی نظام شاهنشاهی بعد از پیروزی انقلاب و وضعیت زنان قابل مقایسه نیست زیرا در نظام شاهنشاهی، زنان محو در نظام فرهنگی غرب بودند و تفسیری که فرهنگ غربی به زنان داشت، نظام شاهنشاهی نیز از آن دیدگاه تبعیت میکرد. در فرهنگ غرب پس از شکلگیری دوره تجربهگرایی افراطی و در نهایت نگاهی که افراد به جامعه پیدا کردند براساس شناخت حقایق غیرمادی بود که بدون شک این نوع دیدگاه از جهان و انسان که فقط جنبه مادی و ظاهری دارد جای هیچگونه تفسیری برای شناخت خدا و رفتار انسان نمیماند.در نگاه غربی چون انسان فراروی حقیقی خود را پیدا نمیکند به آن سو حرکت میکند. زندگی جز سرگرمی و بازیچهای بیهوده و بیهدف برای افراد معنی دیگری ندارد و به همین دلیل بحران هویت و از همپاشیدگی روابط عاطفی در بین افراد یک جامعه بهوجود میآید. و این همان نظام جاهلیت مدرن عنوان میشود در صورتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نگرشها و معیارهای زنان تغییر پیدا کرد و آنها دریافتند که فقط به سود مقطعی خود فکر نمیکنند و این را مبنای حیات و تعاملات اجتماعی خود با دیگران قرار دادند و زنان توانستند دریابند قرآن و اسلام چه جایگاه و منزلتی برای آنها قائل است و با قدم نهادن در این مسیر کمال، آنها شأن خود و هویت اصلیشان را پیدا کردند.
در جامعه کنونی، آمارها نشان میدهد تقریباً ۸۰ درصد از زنان باسواد هستند و در مراکز علمی و دانشگاهی بیشترین آمار قبولی را به خود اختصاص میدهند. همچنین مشارکت عمومی زنان در این دوران رشد چشمگیری داشته است و یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی برای زنان بازیافتن مقام انسانی و شأن آنهاست و انقلاب اسلامی شیوه جدید ارزشی و نماد ارزشمندی از حیات زنان جامعه را ارائه داد.
در پیروزی انقلاب اسلامی زنان منزلت و شأن معنوی خود را پیدا کردند چنانچه امروز در جامعه شاهد آن هستیم که آهنگ رشد فعالیت زنان در دهههای بعد از انقلاب اسلامی نسبت به گذشته بسیار افزایش پیدا کرده است. همچنین تحصیلات عالی و حضور آنها در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی قابل مشاهده است. ایجاد فرصتهای مطالعاتی، تحقیقاتی برای زنان در عرصههای پژوهشی، حضور فعال آنها در هیأتهای دانشگاهی و اشتغال در فضای امن اخلاقی با پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد تا فرصتهای بالقوه آنها زمینه ظهور و شکوفایی پیدا کند.
همچنین هویت بخشی به زنان در متن جامعه و خودباوری آنها از دستاوردهای این دوران نیز به حساب میآید. همواره رشد معلمان زن در کلیه مقاطع تحصیلی افزایش پیدا کرده است و زنانی که تا قبل از انقلاب اسلامی در زمینههای فرهنگی و اجتماعی با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکردند و کمتر فرصت ادامه تحصیل داشتند بعد از به وقوع پیوستن انقلاب شکوهمند اسلامی فضای امن ایجاد شده باعث شد تا آنها به ادامه تحصیل پرداخته و موفقیتهای بسزایی را کسب کنند.
دو دستاورد مهم انقلاب اسلامی برای قشر زنان ایجاد خودباوری و هویت اسلامی است، این دو دستاورد زمینه رشد و تعالی زنان را در جامعه فراهم ساخت و فرصت حضور آنها را در جامعه پررنگتر کرد تا بتوانند به شکل توانمندتری در همه عرصهها قدم بردارند. البته این حرکتهای متعالی و مثبت باعث تحکیم بنیان خانواده و نقش مادرانه آنها شده است و بعد از انقلاب اسلامی خانواده به عنوان مهمترین و اصلیترین نهاد برای رشد و کرامت انسانی همچنین زن در یک خانواده به عنوان عنصری انسانساز معرفی شد. اگرچه این شاخصه ها در بسیاری موارد و متاسفانه در رفتارهای غرب گرایانه اندکی از زنان ایرانی کمرنگ گشته و شان و منزلت زنان مسلمان ایرانی را به نوعی متزلزل نموده اما شایسته است زنان غرب گرا به نوعی با اصلاح بعضی از نواقص اخلاقی، از شخصیت در حال اضمحلال خویش جلوگیری نموده و شان و منزلت مادرانه خود را دریابند.
انتهای پیام/
کد مطلب: 43887
آدرس مطلب: https://www.oshida.ir/vdcjaoex.uqetozsffu.html
اوشیدا
https://www.oshida.ir