امتیاز مثبت 

کد مطلب: ۳۲۸۳۵

اوشیدا: با تاسف و دردی غم انگیز این سرزمین پهناور و اسطوره ای تبدیل به تبعیدگاهی برای ادامه زندگی معتادان سایر مناطق ایران زمین شده است.

به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: در سال‌های گذشته زنان معتاد بیشتر قربانیان اجباری این بلای خانمانسوز بودند و بیشتر به تریاک و کمتر به هروئین اعتیاد داشتند اما امروز این مواد را پشت سر گذاشته‌اند و به مواد مخدر شیمیایی یا روانگردان‌ها روی آورده‌اند.
آمار منتشر شده از سوی سازمان مبارزه با مواد مخدر نشان می‌دهد درسال ۸۶ تنها ۴ درصد اعتیاد بانوان به موادمخدر روانگردان تعلق داشت، در حالی که این مقدار در سال ۹۱ به ۲۵ درصد رسید.

همزمان آمار اعتیاد نیز افزایش یافت چنان‌که شمار معتادان زن در کشور در ۵ سال گذشته، از ۵/۲ به ۹/۳ درصد رسیده است و هم‌اکنون بیش از ۱۲۳ هزار زن معتاد ثبت شده در کشور وجود دارد.

63درصد از معتادان زن، متأهل هستند و ۴۱ درصد دیپلم دارند. این واقعیات بدان معنا است که اکنون بی‌سوادان مهم‌ترین قربانیان مواد مخدر در میان زنان نیستند وبا فرهنگسازی می‌توان به بهبود آنان امید بست، از سویی بیشتر معتادان زن، خانواده دارند و فرزندان را در معرض آسیب قرار می‌دهند.

سرزمینی که جرمش همسایگی افغانستان است
در همین نزدیکی ها در سرزمین خورشید و زادگاه رستم دستان و دارالولایه سیستان پهناور و غیور که روزگارانی حرمت و عظمت چادر زنانش جنگی را خاموش می کرد و بازوان با غیرت مردانش کوهی را جابجا می ساخت و سرزمینی که به دارالولایه مشهور شد از آنجائیکه که در پیمان خود با مولا علی بن ابیطالب(ع) پیشقدم شده و ولای ترین سرزمین نام گرفت.

با تاسف و دردی غم انگیز این سرزمین پهناور و اسطوره ای تبدیل به تبعیدگاهی برای ادامه زندگی معتادان سایر مناطق ایران زمین شده است،سیستان درد خشکسالی 16 ساله را به دوش می کشد و بیکاری،ایجاد دیوار مرزی و باز هم بیکاری و نهایتا فقر جوانانی را به سمت و سوی رها شدن در گرداب اعتیاد و مواد مخدر هدایت نموده است ،گردابی که کوچک و بزرگ و زن و مرد نمی شناسد و تمام زندگی و هستی انسان را در خود فرو می برد و تنها ذلت و پستی را نصیب مشتاقان به این گرداب می کند.




"طبق فرموده مولای ما آقا علی بن ابیطالب(ع) از هر دری که فقر آید از در دیگر ایمان رود"
فقری که مسبب آن بیکاری جوانان سیستان است و ریشه در خشکسالی و نگاههای ناعادلانه دارد..
همان فقری که کودک خردسال را برای تکدیگری به خیابانها می کشاند ..
فقری که زن و مرد را برای آرامش لحظه ی و زودگر از سیگار به تریاک و حشیش و کریستال و کراک و در نهایت به جولانگاهی از فساد که همان مرگ خاموش است،می کشاند.
استفاده و استعمال مواد مخدر صنعتی و شیمیایی بصورت گروهی توسط زنان و مردان در یک محیط بسته عاری از بروز انواع آلودگی ها و بیماریهای واگیردار جسمی و جنسی و خطرناک از جمله هپاتیت و ایدز و انتشار مراکز و شاید اپیدیمی شدن در جامعه را به همراه دارد.
 زمانی که خداوند در قرآن سفارش بر ادای حق الله (خمس و زکات اموال)می کند،و انفاق در راهش برای برچیده شدن این موارد در سطح جامعه بجهت ایجاد برابری بین اقشار و گروههای مختلف می کند ،و تن ندادن مردم به پرداخت حق الله عواقبی چنین غمناک و دردناک را در جامعه رقم می زند.
اگر روزگارانی سیستان آباد بود و دختران و پسرانش باحیا و جوانمرد زندگی می کردند شاید بدلیل رعایت کردن و پرداخت به موقع (خمس و زکات اموالشان) بود که جزء فروع دین معرفی شده است.




همسایگی با مرده ها
طبق شنیده ها موضوعی به سایت اوشیدا منتقل شد و از آنجا که مسائل فرهنگی،اجتماعی ،مذهبی و اعتقادی جزء دغدغه های پایگاه خبری اوشیدا می باشد سرلوحه و هدف اعضای این پایگاه بیان و پیگیری و در نهایت کم کردن و از بین بردن این موارد بوده است، در همین خصوص اعضای این سایت خبری جهت انجام رسالت حقیقی به محل گزارش رفته که در آنجا با خانمی آشنا شده که برای مدت 2 ماه در قبری کهنه در قبرستان شهر زابل به سر می برد.

(خانم ف.الف 42 ساله)اینگونه می گوید: از پدری افغان و مادری مشهدی متولد و تا چهار ماه قبل ساکن مشهد بودم که اتفاقات زندگی مرا به این منطقه کشاند.
به مدت 15 سال زندگی خود را با مردی افغانی آغاز کردم که ماحصل آن چهار فرزند بود اما دیری نپایید که اختلافات با همسرم بالا گرفت و او طی چندین مرتبه مرا مورد ضرب و شتم قرار می داد و در آخرین برخورد که مرا کتک زده و از خانه بیرون انداخت و من که خود را بی پناه می دیدم برای ادامه زندگی تصمیم گرفتم که به زادگاه پدری ام افغانستان عزیمت کنم که با ورود به شهر زابل مورد هجوم سارقان و افراد شرور قرار گرفتم و تمامی موجودی و طلا های همراهم را به سرقت برده و من که کسی را نمی شناختم و پولی برای سفر به افغانستان نداشتم تصمیم به تکدیگری در شهر برای تهیه غذا و گذران زندگی پرداختم و در نهایت سر از قبرستان و زندگی در یک قبر قدیمی و مخروبه روی آوردم.




زندگی نکبت باری که بر دوشم سنگینی می کرد مرا بیشتر در این مسیر قرار داد تا جائیکه در این مدت 2 ماه با مواد مخدری آشنا شدم که سنگینی و خستگی روحی و جسمی ام را به طور موقتی کاهش می داد و الان که صحبت می کنم من زنی معتاد به مواد مخدر از نوع شیشه هستم و به آینده خود امیدوار نبوده و زندگی ام را جهنمی می بینم که منشا آن را در عدم محبت و اعتماد خانواده ام می دانم. 
در حال صحبت کردن با این خانم بودیم که دو مرد دیگری که از ظاهرشان پیدا بود گرفتار به مواد مخدر بودند به این جمع اضافه شده و گفتند که هر دو آنها تبعید شدگان دیگر شهرها هستند که بدنبال اتهاماتشان به این شهرستان تبعید شدند و بدلیل نداشتن درآمد و فقر به سمت مواد مخدر و تکدی گری در خیابانها کشیده شدند.

به دلیل حساسیت بالای و پیگیری این موضوع توسط خبرنگار اوشیدا موضوع و مطالب به هوشنگ ناظری فرماندار ویژه زابل منتقل و جهت بررسی وضعیت زندگی این زن سری به قبرستان و محل زندگی فعلی وی زده و از نزدیک مسئله مورد پیگیری قرار دادند.





دردناک تر و اسفناک تر از همه مطالب فوق دیداری بود که خبرنگار پایگاه خبری اوشیدا به همراه فرماندار ویژه زابل از مخروبه ای که محلی امن برای مصرف کنندگان مواد مخدر و متدکدیان زن و مرد بصورت گروهی شده بود،از نزدیک مورد بازدید قرار دادند.
در همین راستا موضوع توسط پایگاه خبری اوشیدا ، فرماندار ویژه زابل ،دستگاههای قضایی و بهزیستی جهت سامان دهی و بازگشت متکدیان غیربومی ،معتادان و تبعیدشدگان به شهرهای محل سوکنتشان مورد پیگیری قرار گرفت.




انتهای پیام/