داخلی آرشيو يادداشت صفحه 
امتیاز مثبت 
۹
 
کودکان شهریاران خردسال زمین درمیراث فرهنگی سیستان
علیرضا خسروی
کد مطلب: ۱۴۰۶۰
تاریخ انتشار:چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۴۸
اوشیدا: درمیراث فرهنگی سیستان برای خانواده وکودکان ،پندهای حکیمانه و ضرب المثل های زیبا وپر مغز به یادگار مانده که نشانه ی ژرفای آگاهی این مردم از راز ماندگاری وشکوفایی اجتماعی درافق های دور حیات بشری است که به نقش وجایگاه کودکان وپرورش وآموزش آنها درپیوندی استوار وسرنوشت ساز قرارگرفته است .
کودکان شهریاران خردسال زمین درمیراث فرهنگی سیستان
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا:

به نام خداوند جان وخرد

مردمان سرزمین هیرمند فرمندازروشنای بود و باش بشر هر بامداد چهره به فراز آسمان ها داشتند و از درگاه خداوند هستی ها ،خواسته اند که رازهای نیکوی زندگی را به آنها بنمایند. همیشه جانها پاکیزه می داشتند به نماز،و به "باور" سعی وتلاش در منزلت آدمی در آفرینش رسیده بودند،"خان و مان "را با پاکی و آرامش زینت میداند و همیشه میزبان بودند .
چنین پنداشنه و چنین گفته اند که کودکان ما شهریاران خردسال زمینند،که جز به مهر و دوستی پرورش نمی یابند ،خشم و تازیانه برآنان فرجام زندگی بشر را تباه خواهد نمود.
پس برهیچ کس مبادکه باایشان جز به آیین وفرهنگ سخن بگوید:
چوفرزندرا باشد آیین وفر-----گرامی بدل برچه ماده چه نر....
درمیراث فرهنگی سیستان برای خانواده و کودکان ،پندهای حکیمانه و ضرب المثل های زیبا وپر مغز به یادگار مانده که نشانه ی ژرفای آگاهی این مردم از راز ماندگاری وشکوفایی اجتماعی درافق های دور حیات بشری است که به نقش وجایگاه کودکان وپرورش وآموزش آنها درپیوندی استوار وسرنوشت ساز قرارگرفته است .همسو با کلام خداوند"مجید" فرزندان را به آیین وفر می پرورانده اند .
شاهنامه ی فردوسی که بازتاباننده ی فرهنگ کهن پهلوانان سیستان است نگاه ویژه ای به پرورش وبالندگی ونیازهای روانی وجسمی کودکان دارد:
چوفرزند باید که داری به ناز----زرنج ایمن از خواسته بی نیاز....
ویا درپرورش توانایی های فرزندان:
سواری وتیروکمان وکمند---عنان ورکیب وچه وچون وچند
زداد و زبیدادو تخت وکلاه--- سخن گفتن و رزم راندن سپاه...حتا در شاهنامه به کودکان وزنان بی سرپرست ویتیم نیز هم آوا با کلام خداوندتوصیه ای زیبا وعمیق شده است:
اگر کودکانی که بی مادرند---زنانی که بی شوی وبی چادرند
به ایشان درگنج بسته مدار---ببخش وبترس ازبد کردگار...
وفرزندانی را که عنصر آموزش وپروش آیین وفرهنگ پدران رادور فکند ه اند ،را خودی نمیداند:
گر او بفکند فر و نام پدر----تو بیگانه خوانش مخوانش پسر....
افزون براین نگاهی کوتاه به گل کفت های پیر قدیم وحکیم سیستان به درستی ونیکی از جایگاه آگاهی وفهم این مردم از روزگار خردسالی وارزشمندی" تربیت وتدبیر"برای آنان سخن می گوید.این گفته ی زیبا از ژرف ترین لایه های دانایی ودرایت مردم سرزمین هیرمند برای کودکان پرده برمی دارد.نمیدانیم پیرمرد ویا پیرزنی حکیم وفرزانه برای "پدران آمده" و"نیامده ی" سرزمینش کفته است که "جلینگ ودو بلگه"(jaling va du balga) جلینگ گیاه خربزه ویا هندوانه است که دراینجا نماد خردسالی فرزند است.پیر سپید موی دانای سیستان پدران ومادران را توجه به روزگار ی می دهد گه گیاه هنوز فقط دارای دو "برگ" ویا "بلگ"است ونیاز به مراقبت ودیدبانی فراوان دارد.پیر قدیم سیستان تربیت وتدبیر برای انسان را درخردسالی مهم دیده وبرای آیندگان دیده ی گرانسنگ خویش رابه میراث گذاشته است.
علاوه براین حکم کودک را حکم پادشاه دانسته که لازم الاجراست" اکم گوچه نو اوکم شاه"(okme gocha no okme shah) واز همه ارزشمند تر این گل گفت پیر خردمند ودانای سیستان است که وصیت کرده سخنهای درست ومحکم ونیک را از بچه ها بپرسید وبه آنها بیاموزید" ارف قرص از بچه بپرس"(arfe gors az bacha bepors)و..فرایند آموزش پرورش درمیراث فرهنگی سرزمین هیرمند دارای چهره های گوناگونی است که درقالب های ومدارس ومکتب خانه نیز ثبت تاریخ شده است.منابع تاریخی از شکل گیری نخستین مدرسه ی علمیه بعد ازاسلام درسیستان خبر داده اند.
"آسوکه" ها وداستانهایی آموزنده که درشبهای زندگی اززبان سالخوردگان برای خردسالان گفته میشد،چیستان گویی که برای بالابردن آگاهیهای عمومی کودکان درسیستان بکار می رفت وواژه ی زیبا ونغز خودش راداشت"چیز چیز" طرح پرسشهایی بود از چیزها وآگاهی های دور نزدیک برای کودکان بهره گرفته میشد.برنامه ی زیبا وشادی بخش دیگری که خردمندان حوزه ی هیرمند فرمند برای پرورش کودکانشان چاره اندیشی کرده بودند بازیهای گروهی بود که شمارگانشان نیز کم نبودند مانند:کودی،خسوخسو،کشتی کچ گردان،قلعه پوده،کیچ زور،کلا چل چل و....درهمه ی این بازیها اصول پایدار زندگی جمعی تمرین می شد.ُپیروی از یک رهبر واستاد که به عنوان سر"استادک "وبزرگ گروه است تمرین می شود،وحدت رویه وهمدلی تیمی،دشمن شناسی وبررسی نقات ضعف حریف،شجاع بودن،چابکی و...ویژگیها وآموزه هایی بودند که فرایند اجتماعی شدن کودکان را درسیستان قدیم انجام می دادند...
Share/Save/Bookmark