داخلی آرشيو خبر صفحه 
امتیاز مثبت 
۳
 
گفت و گوی خواندنی اوشیدا با خواهر شهیدان بشارتی
پیمانی که جاودانه شد/ شهادت دو برادر در کمتر از یک ساعت
کد مطلب: ۵۹۳۳۲
تاریخ انتشار:چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۴۶
شهدا حماسه سازان بی ادعایی هستند که با بذل جان خویش آزادی، آسایش و آرامش را نثار مردم کرده اند.
پیمانی که جاودانه شد/ شهادت دو برادر در کمتر از یک ساعت
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ حماسه سوم خرداد یاداور رشادت ها، جان فشانی های رزمندگانی است که از همه چیز خود گذشتند تا مبادا ذره ای از خاک ایران اسلامی به دست دشمنان بیفتد.


سرزمین سیستان نیز همانند سایر نقاط کشور از شهدای گلگون کفنی سرشار است که در ایام هشت سال دفاع مقدس مردانه و دلاورانه در مقابل دشمنان ایستادند و حتی ذره ای ترس در وجودشان جای نگرفت.


خبرنگار اوشیدا؛ به سراغ خواهر شهیدان مرتضی و مجید بشارتی رفته تا با گفت و گو با او گوشه ای از شخصیت این شهدا را به نگارش در آورد.




مجید و مرتضی کاملا همدل بودند


خواهر شهیدان بشارتی به خبرنگار اوشیدا گفت: مجید و مرتضی در دوران انقلاب با شجاعت در صفوف راهپیمایی و تظاهرات ضد رژیم شاهنشاهی حضور می یافتند و در این راستا حتی در مدارس هم فعالیت های انقلابی داشتند به طوری که چندین بار تهدید به اخراج از مدرسه شدند.


وی با بیان اینکه تفاوت سنی مجید و مرتضی تنها یک سال است، افزود: در زمانی که هر دو دبیرستانی بودند به جبهه های نبرد اعزام شدند به طوری که هر دو در جبهه درس می خوانند و موفق به گرفتن دیپلم شدند.


خواهر شهیدان بشارتی تصریح کرد: مجید و مرتضی بیشتر از آنچه تصور کنید با هم همدل و دوست بودند به طوری که همیشه در کنار هم و باهم و درهر کاری یار و یاور همدیگر بودند.


وی با بیان اینکه تمام تنشان مملو از ترکش بود بازهم دست از جهاد برنمی داشتند و با اقتدار به جبهه می رفتند، همچنین گفت: مرتضی و مجید در انجام فرایض دینی و عبادت بی نظیر بودند به طوری که بسیاری از شب ها شاهد اقامه نماز شب و گریه و تضرع آنان به درگاه خداوند بوده ام.


بشارتی با عنوان اینکه چهره ی مجید و مرتضی همیشه خندان و شاداب بود، همچنین گفت: استراحت واژه ای ناآشنا برای مجید و مرتضی بود به طوری که هر گاه برای مرخصی به زابل می آمدند به جای استراحت به امور مردم رسیدگی می کردند 



وی تاکید کرد: بی تاب شهادت بودند به طوری که هر گاه اسم شهادت دوستانشان به میان می آمد ناراحت شده و اندوه تمام وجودشان را فرا می گرفت که چرا از نعمت شهادت برخوردار نشده اند.



شهادت به مرتضی الهام شده بود



بشارتی بیان کرد: خبر شهادت به مرتضی الهام شده بود به طوری که چندروز قبل شهادت خواب شهید عالی را می بیند که به وی مژده شهید شدن را می دهد بنابراین مادر اصرار به نرفتن مرتضی به جبهه را داشت اما مرتضی با خنده خداحافظی کرد و رفت.



وی همچنین گفت: آخرین باری که مرتضی و مجید به جبهه می رفتند همه می دانستیم این سفر آخر آنان است اما همه خود را تسلیم مشیت الهی کرده بودیم چرا که برادرانم بر تصمیم خود مصمم بودند و  به هیچ عنوان قصد برگشت نداشتند.


خواهر شهیدان بشارتی اظهار کرد: در عملیات کربلای پنج در محور عملیاتی شلمچه در حالی که مرتضی مسئول اطلاعات عملیات گردان بود مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و به شهادت می رسد در همین حین مجید به بالای سر او می رسد و در حالی که عینک برادر و جسد او را می بیند تصمیم می گیرد او را به عقب ببرد تا پیکر مطهر مرتضی تنها نماند.


بشارتی در حالی که بغض خود را فرو می خورد ادامه داد: مجید بعد از اینکه پیکر مرتضی را به عقب منتقل می کند خود دوباره به جلو رفته و شهید می شود و طبق گفته همرزمانشان در کمتر از یک ساعت به شهادت می رسند گویی در لحظه شهادت هم بر پیمان برادری خود ایستاده بودند.

انتهای پیام



Share/Save/Bookmark