به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: هر پدر و مادري آرزو دارد دختر و پسرش را به خانه بخت بفرستدو او را در شب جشن ازدواجش در لباس عروس يا لباس دامادي ببيند! حالا قربون صدقه هاي مادر با ديدن اين صحنه دلچسب را كه ناديده بگيريم پدرها نيز غم خاصي در نگاهشان پيداست، خصوصا اگر پدر عروس هم باشند، با اينكه تمام سعي خود را مي كنند تا در اين شب شاد و خوشحال به نظر بيايند اما بر همه واضح است كه فرستان دختر به خانه خودش و دوري و جدايي هميشگي از همسفرگي و سرو صداهاي شيطنت آميز دخترانه اش چقدر مي تواند براي يک پدر سخت باشد!
در كنار این جملات عاطفي كه شايد خاطرات و صحنه هاي تلخ و شيريني را زنده برای متاهلان كرده باشد ، هستند والديني كه با اصرار زياد و با دلايلي كه فقط خودشان ميدانند سعي ميكنند فرزندشان را به ازدواج وادار كنند! تاجایی که اين اصرار ها از حالت عادي خود خارج شده و رنگ و بوي زور و اجبار به خود ميگيرند.
نكته اي که در ميان بيش ازهر چيز ديگري ميتواند آزار دهنده باشد اين است كه گاهي اين اجبارها افرادي وارد ميشود كه هيچ تمايلي حتي به صحبت كردن با فرد پیشنهادی را ندارند و اما علي رغم ميل باطني مجبور میشوند در جلسه خواستگاري رو برويش بنشينند.
برخي مواقع فشار رواني حاصل از اين اصرار ها تا حدي بالا مي رود كه پسر و دختر بطور ناخواسته حاضر به امضاي پيوند زناشويي با همان فردي مي شوند كه در نظر پدر و مادرشان ي; فرشته نجات تلقي شده است.
اما در نهايت اغلب اين افراد در آرزوي رسيدن به يك تفاهم هميشگي و عاطفه اي ماندگار تسليم سرنوشت ميشوند و به خودشان تلقين ميكنند "عشق بعد از ازدواج پايدار تر است" ،غافل از اينكه ضرب المثل ها و جملات عاميانه اي كه در گذر زمان رايج شده هميشه هم راه چاره نيست و پرواضح است كه این گونه ازدواج که خلائ عاطفي دو طرفه خصوصا در اوايل راه شديدا احساس ميشود ،به بن بست ميرسد.
ناصر قاسم زاده روانپزشك در گفتگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران در خصوص ازدواج اجباري گفت:به نظر مي آيد ازدواج هاي سنتي و اجباري كه فرد كمرنگ ترين نقش را در انتخاب همسرآینده خود ايفا ميكند ،زمينه ساز بروز طلاق عاطفي و رسمي است. علاوه بر آن امروزه جامعه جهاني در بحث خانواده به اين نتيجه رسيده است كه "پيشگيري بهتر از درمان است " و در مقوله ازدواج نيز با توجه به بالا بودن آمار طلاق در نسل جوان بايد تدابيري انديشيده شود تا كمتر شاهد وقوع اين پديده ناهنجار باشيم.
باور كنيد زمانه تغيير كرده است!
از گذشته تا كنون كه عصر ارتباطات تلقي ميشود قطعا بسياري از باورها نيز تغيير يافته است. براي عامه مردم خصوصا پدر ها و مادرها كه عروس و دادمادهاي قديم هستند و به شيوه سنتي ازدواج كردند ،ازدواج اجباري همچنان امري مطلوب تلقي ميشود.حتي اگر الان هم پاي صحبتشان خصوصا مادرانمان بنشينيم جمله "من پدرت را تا قبل از عقد هم درست و حسابي نديده بودم " بطور مشترك از همه شان شنيده خواهد شد ، جالب اينجاست اين ازدواج كه چند دهه از آن ميگذرد آنقد پايدار و شيرين به نظر ميرسد كه خود ما به عنوان نسل سوم و جديدي كه در يك دنياي جديدتر زندگي ميكند گاهي در آرزوي چنين نتيجه دلچسبي تمايل به ازدواج پیدا می کنم.
قاسم زاده افزود: چه از نظر عقلي چه شرعي و علمي، ازدواج مهمترين مقوله در زندگي افراد تلقي ميشود، چراكه به هرحال صحبت از يك عمر زندگي است و معمولا دختر و پسري كه با يكديگر پيوند زناشويي مي بندند انتظار دارند در آينده اي دور و نزديك بدون لحظه اي پشيماني از تصميمي كه گرفته و انتخابي كه داشته اند، حداكثر لذت و شيريني زندگي مشترك را در كنار خانواده اي كه مثل نهالي استوار بنا كرده اند تجربه كنند و نظاره گر ميوه هاي مفيدي باشند كه در طي چندين سال بر اين درخت شكوفه ميدهند.
ازدواج با آشنا همیشه هم شیرین نیست
اكثر ازدواج هاي فاميلي به نيت رسيدن به نتيجه اي مطلوب تر شكل ميگيرند چرا كه باوجود مشكلات جديد الوقوع و بالا رفتن آمار طلاق در نتيجه ازدواج هايي كه برمبناي شناختي ناكافي شكل گرفته اند ، طبيعتا ترس از وصلت با خانواده اي غريب بوجود خواهد امد.و اكثريت خانواده هاي سنت گرا با تلقين اين ترس بخود و تن دادن و باور جملات قديمي همچون"عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمان ها بسته اند" فرزندشان وادار به ازدواج با فردي ميكنند كه شايد شناخت كافي از گذشته وي داشته باشند اما اين شناخت در گذر ساليان دراز نتوانسته بذر محبت را در دلهايشان بكارد.
اين روان شناس همچين تصريح كرد: بايد اين نكته را در نظر داشت كه در ازدواج هاي سنتي ، اجباري و فاميلي كه بيشتر مواقع جنبه تحميلي دارند و افراد نيز هيچ گونه تمايل قلبي نسبت به يكديگر ندارند، طبيعتا انگيزه چنداني هم براي شروع زندگي مشترك با فرد پيشنهادي نخواهند داشت، دور از ذهن نيست كه حتي اگر اين زندگي به بن بست طلاق كشيده نشود ، اثراتي مخربی كه بر روح و رواح خود و فرزندانشان برجاي ميگذارد به كمينشان نشسته است.
به فرزندتان فرصت تصميم گيري بدهيد!
برخي از والدين تصور ميكنند دختر ويا پسرشان هنوز به مرحله تصميم گيري صحيح نرسيده است و تنها افرادي كه ميتوانند راه درست و غلط را به آنها نشان دهد خودشان هستند،به همين دليل از هر راه و روشي كه به ذهنشان خطور ميكند براي وادار كردن فرزندشان به ازدواجي كه باب ميل خودشان است استفاده ميكنند.
اما در ميان فرزندان بايد اين باور تا در خود تقويت كنند كه مسئوليت هرگونه اتفاق تلخ و شيرين كه در آينده به انتظارشان نشسته است فقط بر عهده خودشان است ! پس موظفند ارزش شخصيتي خود را در خانواده تا حدي ارتقا دهند كه تصميم گيرنده اول و اخر خودشان باشند.
ازدواج هايي كه در آن ميل و رضايت دختر و پسر اثر خاصي ندارد آسيب هاي مختلفي از جمله طلاق واقعي و عاطفي را در پي خواهد داشت.هرچند در برخي مواقع بحران هاي مالي و عدم توانايي خانواده زمينه ساز اجبار و اصرار به ازدواج است اما بد نيست اگر ، تنها لحظه اي به آينده نامشخص اين زندگي نوپا تفكري شود.
قاسم زاده تاكيد كرد: توصيه ميشود آموزش در كميته هاي دبيرستاني و دانشگاهي را اولين قدم پيرامون افزايش ميزان اطلاعات افراد براي داشتن يك ازدواج ماندگار و موفق قرار دهيم،علاوه بر آن ميبايست سطح اطلاعات خانواده ها را نسبت به پديده ازدواج و طلاق بالا ببريم و اثرات روحي و رواني تخريب گري كه ممكن است پس از جدايي و طلاق رخ بنمايند را قبل از بروز مشكل نمايان سازيم.
فرزندان باید توجه داشته باشند كه مسئولیت زندگی آینده شان بر عهده خودشان است. یعنی آنها باید به تنهایی تمام خوشی ها و غمهای آن را تجربه نمایند و والدین و اطرافیانشان نمی توانند در پیمودن این راه كمك شایانی به آنها بكنند. پس بهترین راه این است كه دختر و پسر سعی كنند، خود برای آینده و زندگی مشتركشان برنامه ریزی كرده و تصمیم بگیرند.
لازم به ذكر است همراهي والدين با فرزندانشان در جهت مراجعه به مشاوران خانواده نيز كمك شاياني را در اين زمينه خواهد كرد.
گزارش از فرزانه فدوی
انتهای پیام/
