به گزارش پایگاه خبری
اوشیدا؛ در رستورانی معروف در شهر سیمائو استان یوننان چین٬ دعوت بودیم کارشناسانی از ۳۵ کشور جهان حضور داشتند.
تعدادی نوجوان وسط میدان٬ بازی می کردند و توجه همه را به خود جلب کرده بودند.
به بازی آنها دقت کردم و در جمع گردشگران به گونه ای که همه حضار متوجه شوند٬ رجزخوانی کردم و به نوجوانان گفتم: «من هم بازی می کنم٬ با شما مسابقه می دهم»!
همه ی جمع مبهوت به من نگاه می کردند و مهمانداران رستوران می گفتند شما نمی توانید٬ این یک بازی بومی است.
رفتم نشستم و با یکی از بچه ها که سرآمد بازی شان بود٬ به مسابقه برخاستم.
در این مسابقه٬ پیروز میدان من بودم٬ کف زدند٬ هورا کشیدند و فریاد «ایران٬ ایران» از گلوی مردمی از ۳۵ کشور جهان٬ جایزه ی من بود.
می دانید نام آن بازی چه بود؟ «سَه مَه گُل».درست خواندید اما چینی ها برای آن مهره هایی از جنس پلاستیک٬ طراحی کرده و مثل مهره های شطرنج ساخته بودند و در جعبه ای قرار داده٬ دستورالعمل بازی را هم روی کاغذی چاپ کرده و در آن گذاشته بودند.
دقیقاً و بدون هیچ کم و کاست٬ بازی همان بود که من در کودکی در روستای زهک با همبازی هایم٬ فراوان تمرین کرده و متبحر شده بودم.
به نظر ساده می آید٬ ولی گردشگران زیادی را به خود جذب کرده بود و این جعبه ی بازی را می خریدند و مشتاقانه بازی بچه ها را تماشا می کردند.
بازی های بومی می تواند به عنوان مکمل٬ در محیط های گردشگری٬ همچون ملاتی چسبنده عمل کند و در ذهن گردشگر٬ نقطه ی عطف ایجاد نماید و اثر را برای او ماندگار نماید.
بیایید داشته های فراوان فرهنگی سیستانیان را درست و عالمانه تدوین و به نسل های جدید و آینده٬ معرفی کنیم.
انتهای پیام/