به گزارش اوشیدا، اين پرونده به روز اول تير‌ماه سال 92برمي‌گردد. در آن روز به مأموران پليس پاكدشت خبر رسيد جواني به طرز مشكوكي در خانه جان باخته است. در حالي كه به‌نظر مي‌رسيد پسر جوان به‌دليل سقوط از ارتفاع جان باخته است، مادر و برادرش نيز همين موضوع را اعلام كردند و گفتند او از بالاي ساختمان خودش را به پايين انداخته است. با اين حال جسد براي انجام تحقيقات تخصصي به پزشكي قانوني منتقل شد. در جريان بررسي‌ها معلوم شد دليل اصلي مرگ پسر جوان خونريزي به‌دليل اصابت چاقو است. نظريه پزشكي قانوني نشان مي‌داد پسر جوان به قتل رسيده و به‌احتمال زياد قاتل يكي از اعضاي خانواده اوست.
از سويي مأموران در جريان بازرسي از محل حادثه چاقويي خون آلود كشف كردند. مادر و برادر متوفي تلاش كرده بودند مسير تجسس‌هاي پليس را منحرف كنند. بنابراين انگشت اتهام به سوي آنها نشانه گرفته شد و آنها براي رازگشايي از اين مرگ مرموز تحت بازجويي قرار گرفتند. مادر متوفي سرانجام در جريان تحقيقات گفت پسر كوچك‌ترش آرش برادرش را با ضربه چاقو به قتل رسانده است. او گفت: آرش از كودكي دچار مشكلات ذهني بود و از همان موقعي كه به مدرسه مي‌رفت درس و مشقش را به خوبي نمي‌فهميد و از ساير همكلاسي‌هايش عقب مي‌ماند. به همين دليل برادرش هميشه او را مسخره مي‌كرد.
تمسخرهاي پسر بزرگم طي اين سال‌ها ادامه داشت تا اينكه روز حادثه او بار ديگر آرش را مسخره كرد. او هم در يك لحظه عصباني شد و با يك چاقو به وي حمله كرد. بعد از اين حادثه با پليس تماس گرفتيم و وانمود كرديم پسرم خودكشي كرده اما فايده‌اي نداشت.
با اظهارات اين زن آرش به اتهام قتل برادرش دستگير شد.
او به قتل برادرش اعتراف كرد و با تأييد حرف‌هاي مادرش گفت: حرف‌هاي برادرم من را عذاب مي‌داد. وقتي او مسخره‌ام مي‌كرد احساس بدي داشتم تا اينكه نمي‌دانم چطور شد روز حادثه كنترلم را از دست دادم و به او حمله كردم و باعث مرگش شدم. به‌دنبال اعترافات متهم پرونده او با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به شعبه 113دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه پدر و مادر مقتول نسبت به پسرشان اعلام گذشت كردند و گفتند او را بخشيده‌اند.
بنابر اين صبح ديروز وي بار ديگر از زندان به دادگاه كيفري منتقل شد تا به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود. در اين جلسه پسر جوان با تكرار حرف‌هاي قبلي‌اش گفت از اينكه باعث مرگ برادرش شده ناراحت است و عذاب وجدان دارد. پدر و مادرش گفتند او را بخشيده‌اند و از قضات دادگاه خواستند در مجازات وي تخفيف قائل شوند. به اين ترتيب 3قاضي دادگاه در پايان محاكمه وارد شور شدند و متهم را به تحمل 2سال حبس با احتساب ايام بازداشت محكوم كردند. به اين ترتيب وي آزاد شد.
