به گزارش
اوشیدا، یکی از عوامل بسیار مهم در شکل‌گیری رفتار افراد، خانواده است و زمانی که خانواده‌های یک جامعه متعادل و سالم باشند آن جامعه از سلامت روان برخوردار میشود. هر کدام از این نوع نگاه‌ها و تفکرها، نتایجی بر روی سلامت روان بانوان دارد.
امروزه مباحث مربوط به سلامت زنان در اولویت مباحث گوناگون جنسیتی زنان قرارگرفته است سلامت روانی زنان در این میان قرن‌هاست که موضوع تأمل و تفکر واقع شده است زنان نیمی از جمعیت هر جامعه‌ای را تشکیل می‌دهند و در عین حال پرورش‌دهنده همه افراد جامعه هستند.
سلامت روان یکی از ابعاد مهم سلامتی افراد است و بر سلامت جسمانی و اجتماعی تأثیر جدی دارد. سلامت روان‌شناختی به طور کل حاکی از نبود استرس، اضطراب، نشانه‌های افسردگی و مشکلات وابسته به روان است. مسائل مختلفی مانند ویژگی‌های فردی، فشارهای روانی و محیطی، وضعیت اقتصادی بر سلامتی روانی افراد تأثیر دارد. با توجه به افزایش اختلالات روانی در ایران و همچنین تفاوت احتمالی مؤلفه‌های اثرگذار بر سلامت زنان و مردان؛ شناخت عوامل مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان ایرانی ضروری است.
به موجب آیه ۲۱ سوره روم (وَ مِن آیاتِهِ‌ی اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنوا اِلَیها) خداوند مرد و زن را برای آرامش یکدیگر آفرید، این آیه از قرآن مجید به خوبی تاثیر همسر را برای تشکیل خانواده نشان می‌دهد، اما حالا اگر یک زن با مشکلات روحی و روانی وارد یک زندگی مشترک شود به طور قطع زندگی را برای همسر و فرزندان خود تبدیل به جهنم می‌کند. با توجه به اینکه در زندگی ماشینی امروز توجه کمتری به مسائل عاطفی میشود زنان برای بهبود وضعیت روحی اعضای خانواده خود در گام نخست باید از لحاظ روانی خود را آماده کنند که این امر با ورزش برطرف میشود.
عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر سلامت زناناختلالات روانپزشکی در گروه‌های اقتصادی اجتماعی پایین شیوع بیشتری دارد. فقر یکی از مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت زنان است که بیشتر از همه در خانواده‌های تک والد که زنان سرپرست خانواده هستند و همین طور در میان زنان سالمند جلب نظر می‌کند. زنان فقیر بیشتر در معرض خشونت، جنایت و تبعیض قرار دارند، رویدادهای مصیبت بار مانند بیماری، مرگ فرزندان و زندانی شدن همسر بیشتر در زنان دیده میشود. مهمترین این عوامل فقر، فقدان تحصیلات، بی خانمانی، فقدان حمایت‌های اجتماعی، خشونت‌های جسمی و جنسی، مزاحمت‌ها، تبعیض در خانواده و محیط کار است.
برای حل مشکل فقر در زنان راهی که به نظر می‌رسید اشتغال زنان بود گرچه این کار توانسته، برخی جنبه‌های ناشی از فقر را جبران کند اما خود به عنوان یک عامل اجتماعی استرس‌زا در به خطر انداختن سلامت زنان مطرح شد چراکه عملاً زنان هم باید مسئولیت‌های خانه و خانواده را متحمل شوند و هم در محیط کار مزایای کمتری در مقایسه با مردان دارند، مانند کار بیشتر و سطح پایین‌تر و دستمزد کمتر که به این موارد استرس مراقبت از کودک یا بیمار خانواده در ساعات کار و نیز مزاحمت‌ها و خشونت‌های جسمی و جنسی در محیط کار اضافه میشود. پیشنهاد ما این است " زنان خانه‌دار و زنان شاغل به یک میزان نیازمند مداخلات سلامت روان هستند.
زنان متاهل و سلامت روانوضعیت تأهل، نقش مهمی در سلامت روان زنان دارد. زندگی موفق زناشویی با ایجاد حمایت‌های اجتماعی اقتصادی و عاطفی مناسب برای زنان منجر به ارتقا سلامت در زنان میشود. آن روی سکه مشکلات متعدد ناشی از زندگی‌های ناموفق شامل طلاق و اثرات سو آن بر زنان، خانواده‌ای تک والدی با سرپرستی زنان، مشکلات ارتباطی، خشونت‌های جنسی و جسمی است.
یکی از تاثیرات قابل توجه ورزش کردن همین تاثیری است که روی افزایش روابط عمومی افراد در اجتماع می‌گذارد و به طور کلی در هر جامعه‌ای ورزشکاران جزو افرادی هستند که بالاترین روابط عمومی را در آن اجتماع دارند، برای خانم داشتن چنین صفت بسیار پر اهمیت است، زیرا اگر در یک جمع یک زن نتواند با سایر افراد ارتباطی موثر برقرار کند به مرور منزوی میشود و دیگر تمایلی به حضور در جمع‌های خانوادگی ندارد و در حاضر به شرکت در مهمانی های خانوادگی نمی‌باشد و همسر این خانم مجبور به دوری از دوستان خانوادگی و اعضای فامیل میشود و فرزندان این خانواده هم به جای حضور در مهمانی‌های خانوادگی و بازی با هم سن و سالان خانواده به انزوا کشیده می‌شوند.
سمیه نخعی روانشناس و مدیرگروه روانشناسی و سلامت روان دانشگاه آزاد زابل در گفتگو با اوشیدا بیان کرد: ورزش نوایی است همراه زندگی که باعث سلامت روان و ایجاد تحول در جوامع میشود، ورزش همگانی و شور و نشاط جمعی در خانواده خیلی از مشکلات فردی،عواطف و طلاق های خانواده ها و همسران و والد- فرزندی به دلیل نبود فعالیت های مشترک و شادی بخش است و هیچ کشوری را موفق نخواهید دید مگر به ورزش و نشاط خانواده ها توجه کند.
وی افزود:عدم تحرک فرد در سراسر زندگی خودمان در شرایط کنونی تجربه می کنیم و ضرورت اصلاح آن دیده می شود، همانند کودکی که در سنین کودکی یک پرستار بی نشاط و افسرده از او نگهداری می کند.
وی تصریح کرد: در آینده به دلیل کمبود تحرک و عدم هماهنگی های ایجاد شده باعث انواع اختلالات یادگیری، افسرگی، بیش فعالی، کمبود عزت نفس شده که ریشه آن به کم تحرکی دوران کودکی برمی گردد.
این روانشناس با توجه به شرایط منطقه سیستان افزود: اهمیت ورزش برای بانوان شهر و استان ما به دلیل عدم فعالیت های ورزشی و حرکتی در خیلی از زنان که احساس ناامیدی با توجه به نوع و سطح زندگی دارند بسیار لازم و ضروری است.
سمیه نخعی با اشاره به این که زنان نیمی از جمعیت جامعه بشری را تشکیل می دهند ودر برنامه ریزی ها باید این موضوع مد نظر قرار گیرد، ورزش و فعالیت بدنی را از عوامل بسیار مهم در تامین سلامت آنان دانست.
وی با اشاره به سلامت بانوان استان گفت: تأمین رفاه جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی برای زنان كه در دوره ها و مراحل مختلف، زندگی پر مسئولیت خویش را پشت سر می گذارند از اهمیت زیادی برخوردار است و ورزش از یک طرف وسیله ای برای ارتقای سلامت جسمانی است و از طرف دیگر رابطه ی تنگاتنگی با سایر ابعاد سلامت، یعنی سلامت روان ، اجتماعی و معنوی دارد و ضرورت دارد تا مسئولین امکانات و شرایط را برای بانوان فراهم نمایند.
وی ادامه داد : با شروع ورزش ضمن اثرات فیژیولوژیکی که بر ترشح غدد درون ریزمتمرکز است باعث بالابردن هرمون های شادی بخش و احساس رضایت بهتر از وضعیت بدنی خود دارند، با همین تفاسیر ورزش و فعالیت بدنی با نشاط و شادابی که ایجاد می کند باعث کاهش اضطراب و افسردگی شده، اعتماد به نفس را بالا می برد و با نزدیک کردن افراد به یکدیگر و ایجاد همدلی و جوانمردی سلامت اجتماعی و معنوی را ارتقاء می دهد.
نخعی با اشاره به اینکه سلامت زنان و تأمین نیازهای جسمی و روحی این قشر جامعه تضمین کننده سلامت نسل های آینده است گفت: مادر دارای سلامت جسمی و روانی فرزندانی شاداب و سلامت تحویل جامعه می دهد وفعالیت جسمانی و ورزش می‌تواند علاوه بر کمک به درمان اختلالات روانی زنان، از بروز آن نیز پیشگیری کرده و موجب تقویت ذهن و حافظه، رفع وسواس، رفع افسردگی، ایجاد نشاط و تأثیر مثبت در سلامت روانی و جسمی فرد گردد. در نهایت موجب افزایش کارایی و بهره وری نیروهای جوان جامعه خواهد شد؛ در نتیجه در وهله نخست وظیفه زنان است تا هوای سلامتی خود را داشته باشند و در ادامه نیز متولیان و مسؤولان حوزه های مختلف و مرتبط با زنان وظیفه دارند شرایط و امکانات تأمین سلامت زنان را ایجاد کنند.
