داخلی آرشيو يادداشت صفحه 
امتیاز مثبت 
۴
 
اندیشمند آزاده ای که جهاد را به جهان ترجیح داد
سردبیر
کد مطلب: ۲۸۸۱۸
تاریخ انتشار:شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۹
اوشیدا: تو اي خداي من، ناله ضعيف شبانگاه مرا مي‌شنيدي و به قلب خفته‌ام نور مي‌تافتي و به استغاثه من لبيك مي‌گفتي
اندیشمند آزاده ای که جهاد را به جهان ترجیح داد
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا:
خدايا از آن چه كرده‌ام اجر نمي‌خواهم و به خاطر فداكاري‌هاي خود بر تو فخر نمي‌فروشم، آن چه داشته‌ام تو داده‌اي و آن چه كرده‌ام تو ميسر نمودي، همه استعدادهاي من، همه قدرت‌هاي من، همه وجومن زاده اراده توست، من از خود چيزي ندارم كه ارايه دهم، از خود كاري نكرده‌ام كه پاداشي بخواهم.

خدايا! هنگامي كه غرش رعدآواي من در بحبوحه طوفان حوادث محو مي‌شد و به كسي نمي‌رسيد، هنگامي كه فرياد استغاثه من در ميان فحش‌ها و تهمت‌ها و دروغ‌ها ناپديد مي‌شد... تو اي خداي من، ناله ضعيف شبانگاه مرا مي‌شنيدي و به قلب خفته‌ام نور مي‌تافتي و به استغاثه من لبيك مي‌گفتي، تو اي خداي من، در موقع خطر مرا تنها نگذاشتي، تو در تنهايي، انيس شب‌هاي تار من شدي، تو در ظلمت نا اميدي دست مرا گرفتي و هدايت كردي در ايامي كه هيچ عقل و منطقي قادر به محاسبه نبود تو بر دلم الهام كردي و به رضا و توسل مرا مسلح نمودي... خدايا تو را شكر مي‌كنم كه مرا بي‌نياز كردي تا از هيچ‌كس و از هيچ چيز انتظاري نداشته باشم (بخشي از مناجات‌هاي شهيد چمران با نام نياز)

پروفسور شهيد دكتر مصطفي چمران از جمله نخبگان و انديشمندان آزاده‌اي بود كه جهاد را به جهان ترجيح داد و پا به ميدان كارزار نهاد تا مبادا به اسلام و دين و ناموسش آسيبي وارد شود. بزرگ مردي كه مرد خدا بود و بسيجي‌وار زندگي كرد و شربت شهادت را نوشيد.

امام صادق (ع) مي‌فرمايد: « ولو حجب‌ الحزن عن القلوب العارفين ساعه الاستعاثو»(اگر يك لحظه حزن را از قلب عارفان بگيري فرياد‌شان بلند مي‌شود)

مرا دردي است اندر دل كه درمانش نمي‌خواهم

گرفتار همين باشم كه پايانش نمي‌خواهم

آري شهيد چمران به همين دليل حاضر نيست كه به هيچ وجه از اين درد فارغ شود، لذا مي‌گويد: «خدايا! من نمي‌توانم اين نعمت را شكر كنم ولي مي‌توانم به خودم جرات دهم از تو بخواهم كه اين درد و غم را از من نگيري»

در واقع شهيد از مصاديق عارفان در اين حديث شريف است. شهدا شخصيت‌هايي هستند كه وقتي شهيد مي‌شوند وجودشان رمزي مي‌شود. آري شهيدان يك حقيقت پيچيده‌اي هستند و اين به دليل آن است كه نظر به وجه‌الله مي‌كنند و مستغرق در ذات الهي و غرق در درياي بي‌انتهاي مي‌شوند و اين اساس ديگر حدي ندارد لذا قابل تعريف و تعبير خاصي نيستند. اين كه خداوند مي‌فرمايد:« عند ربهم يرزقون» يعني شهدا وجودشان رمزي مي‌وشد كه خدا را مي‌شكنند و آن چيزي كه حد ندارد تعريف هم ندارد.

چمران قبل از شهادتش يك وجود رمزي و شخصيتي پيچيده بوده است. بسياري از افراد قصد كردند راجع به شخصيت ايشان سخن بگويند و مطلب بنويسند، ولي احتياط كرده‌اند چرا كه ايشان يك شخصيت خدايي و رمزي بود كه با شهادتش رمز در رمز شد.

با صبا در چمن لاله سخن مي‌گفتم

كه شهيدان كي‌اند اين همه خونين كفنان

گفت: حافظ من و تو محرم اين را نه‌ايم

از مي لعل حكايت كن و شيرين دهنان

متاسفانه با وجود چنين نوادري از ايران اسلامي كمتر، به معرفي آن‌ها پرداخته‌ايم و چنين الگوهاي متعالي را براي نسل جوان ارايه داديم. چنان چه اكثريت تنها شهيد چمران را در سالروز شهادت ان هم مختصري از تلويزيون مي‌شناسيم و ابعاد گسترده شخصيت جهاني آن انديشمند آزاده براي ما پنهان است. بي‌شك افرادي مانند پروفسور چمران متعلق به محدوديت مرزهاي ايران نيستند و داراي هويت جهاني هستند كه مي‌توانند براي بسياري شاخص و معيار باشند.

پروفسور چمران در بخش‌هايي از وصيت‌نامه خويش مي‌آورد:

«وصيت مي‌كنم به كسي كه او را بيش از حد دوست مي‌دارم! به معبود من! معشوق من! به امام موسي‌صدر! كسي كه او را مظهر علي مي‌دانم! او را وارث حسين مي‌خوانم! كسي كه رمز طايفه شيعه و افتخار آن و نماينده هزار و چهارصد سال درد و غم و حرمان، مبارزه، سرسختي، حق طلبي و بالاخره شهادت است! آري به امام موسي صدر وصيت مي‌كنم... براي مرگ آماده شده‌ام و اين امري است طبيعي كه مدت‌هاست با آن آشنا شده‌ام ولي براي اولين بار وصيت مي‌كنم خوشحالم كه در چنين راهي به شهادت مي‌رسم. خوشحالم كه از عالم و مافيها بريده‌ام همه چيز را ترك گفته‌ام. علايق را زير پا گذاشته‌ام. قيد و بندها را پاره كرده‌ام و مافيها را سه طلاقه گفته‌ام و با آغوش باز به استقبال شهادت مي‌روم.»
Share/Save/Bookmark