داخلی آرشيو خبر صفحه 
امتیاز مثبت 
۱
 
یادداشت/ عباس نورزائی
آیا شخصیت‌های توانمند سیستانی و بلوچستانی در دایره‌ی چینش وزیران قرار خواهند گرفت؟
کد مطلب: ۵۹۹۸۷
تاریخ انتشار:دوشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۷
آیا شخصیت‌های توانمند سیستانی و بلوچستانی برای نقش‌آفرینی در دولت دوازدهم در دایره‌ی چینش وزیران، قرار خواهند گرفت؟
آیا شخصیت‌های توانمند سیستانی و بلوچستانی در دایره‌ی چینش وزیران قرار خواهند گرفت؟
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ یکی از معیارهایی که تقریباً با پیروزی انقلاب اسلامی در انتخاب مدیران حداقل به صورت تئوریک‌ زیاد دهان به دهان می‌شود شايسته‌گزینی است و آن در تعریف عبارت است از فرآيند شناسايي، جلب، گزينش، نگه‌داشت و پرداخت مداوم به نيروهاي شايسته و فراهم كردن زمينه‌هاي اِعمال مديريت موقعيتي بر حسب توانمندي‌هاي آنان براي مؤثر واقع شدن آنها در تحقق اهداف فرد، سازمان و جامعه می باشد.

اما نیم نگاهی به گزینش و چینش وزیران در یازده دولت بعد از انقلاب گویای این واقعیت انکارناپذیر است که همواره در همه‌ی دولت‌‌ها مدیران توانمند استان سیستان و بلوچستان دیده نشده‌اند این در حالی است که در دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمدخاتمی، نفرات زیادی از استان‌های محل تولد آنها یعنی کرمان و یزد در کابینه حضور داشته‌اند و گرایش به محل زندگی رئیس‌جمهور و واقع بودن در حزب دولت مستقر برترین معیارهای این گزینش بوده است و تنها در دولت احمدی‌نژاد در سطح معاون رئیس‌جمهور دو تن از هم‌مسلکان دولت برای مدتی ولو محدود فرصت حضور یافته‌اند که در این مقال فرصت نقد آنها نیست و این امر را موکول به وقتی دیگر می‌کنیم.

گرچه خود منتقد سهم‌دهی به استان‌ها، قومیت‌ها، مذاهب، رنگ‌ها و جناح‌‌ها در انتخاب وزیران کابینه هستم، اما گاه بر ما قافیه تنگ می‌آید و در نتیجه‌ی عملکرد دولت‌ها به این مؤلفه می‌رسیم که وقتی اثری از شایسته‌سالاریِ نظریِ فراوان‌گفته اما اندک‌عمل‌شده دیده نمی‌شود ای کاش حداقل کسی از این استان در کابینه حضور داشت تا او را شفیع آلام مردم این دیار نزد مقامات کشوری می‌کردیم.

با معیار قراردادن شایسته‌گزینی نیز استان ما ره به جایی نخواهد برد چرا که در تعریف از آن به عنوان "یک فرآیند" یاد می‌شود یعنی اجرای این تکنیکِ گزینش و چینش مستلزم اجرای مراحلی است.

برای اجرای آن باید مدیرانی در مقام مدیرکلی دفاتر ستادی وزارتخانه‌ها و استان‌ها یا استانداری تجاربی کسب و خودی نشان داده باشند تا ابتدا کاندیدای معاونت وزاتخانه‌ها شوند آنجا میدان یافته برجسته شوند، سپس در دایره‌ی برگزیدن توسط دولت و مجلس برای وزارت قرار گیرند.

وقتی چنین موقعیت‌هایی از بیخ برای نیروهای استان سیستان و بلوچستان امکان بروز نمی‌یابد چگونه می‌توان انتظار داشت دولت‌ها، پله‌ی آخر را به یک باره طی کنند.

استان سیستان و بلوچستان سال‌هاست به ویروس خانمان‌برنداز «مدیران اتوبوسی» در این حیطه مبتلا شده است، مدیرانی که پس از استقرار رؤسای جمهور منتخب بدون بلیط در ایستگاه مدیریت استان پیاده می‌شوند و صاحب منصب و کرسی می‌ شوند.

مدیرانی که اغلب بر پایه‌ی مهر‌ورزی مدیر بالاتر‌ مسافر این اتوبوس که مدیر بالاترش نیز به همین ترتیب مسافر یک اتوبوس بالاتر از خود است می‌شوند و در نهایت با عملکردی مشحون از آزمون و خطا اما با تجربه‌ای جدید به مقصدی دیگر سفر می‌کنند و با هزینه‌ای که بر مردم این استان وارد کرده‌اند مراحل مورد اشاره در فرآیند انتخاب را طی نموده، از استان خارج می‌شوند.

مدیرانی که شاید اغلب‌شان چندان پیرو اصول و تعاریف آکادمیک مدیریت، گزینش نشده و مدیریت آنها از نوع انتخاب استراتژی موج‌سواری، تغییر رنگ و اندکی آویزان است.

عمده مزیت این عده از به اصطلاح مدیران، شاید هوشیاری در تغییر رنگ و جناح سیاسی، قبل از هر انتخابات است که برای‌شان پله‌هایی از صعود را ساخته است و در عوض استان ما را با چالش‌هایی روبرو نموده است.

این استان مهد پرورش نخبگان است و نخبگان قابلی در بخش‌های مختلف سیاسی، دینی، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی در این استان پرورش یافته و فرزندان برومند آن چه سیستانی و چه بلوچستانی، در استان و گاه در خارج از استان‌مدیرانی توانمند و جسور هستند و آوازه‌ی آنها حتی فراملی است بنابراین می‌بایست از نیروهای این استان در اداره ی کشور استفاده شود.

به رغم خدمات شایسته‌‌ای که نظام به استان سیستان و بلوچستان داشته است نیک می‌دانیم و شاخص‌های رسمی نیز گواهی می‌دهد که این استان عقب‌‌نگهداشته‌ترین استان از منظر توسعه است.

برای جبران مافات دولت‌ها ناچارند روش‌های مختلف و متنوعی را برای ایجاد «جهش توسعه» بکار بندند بنابراین با وصفی که شد در رأس همه‌ی اقداماتی که باید انجام شود توجه به حضور تعدادی از شخصیت‌های برجسته، قابل و شایسته‌ی این استان در کابینه ی دولت دوازدهم است.

انتهای پیام/
Share/Save/Bookmark