داخلی آرشيو يادداشت صفحه اجتماعی
امتیاز مثبت 
۰
 
یادداشت؛
خدایا خود چاره‌ای کن
کد مطلب: ۷۵۴۰۳
تاریخ انتشار:يکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۴۲
بازوان قوی بدون سر، زندگی‌ برانداز است.
خدایا خود چاره‌ای کن
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا به نقل از عصرهامون، عباس نورزائی رئیس کانون جهادگران جهاد سازندگی استان سیستان و بلوچستان در یادداشتی نوشت: آن‌گاه که عالمی گمنام، تاریخ سیستان را نوشت، سه مشکل اساسی و راه‌حل‌های این دیار را به‌خوبی احصاء کرد که بند آب، بند ریگ و بند مفسدان را شامل می‌شود.

در این گفتار، به بند ریگ و نقش مفسدان به طور اجمال در خرابی سیستان می‌پردازیم.

سیستان در بخش ایرانی خود، از دیدگاه فرسایش‌های بادی، سه کانون بحرانی داشته است، کانون نیاتک، کانون جزینک و کانون تاسوکی - شیله.

این کانون‌ها، محل‌های برخاست خاک‌هایی با تعریف ماسه هستند که در سطح زمین، حرکتی کند دارند.

اما آنچه در سیستان به پله و در گفتار امروزین به ریزگرد معروف است، کانون‌هایی وسیع به پهنای کل بستر هامون‌ها دارد که نزدیک به ۵۰۰ هزار هکتار هستند.

مطالعات نشان داده است که مهم‌ترین محل برخاست ریزگردهای سیستان، در حوالی مصب ورودی آب فراه‌رود به دریاچهٔ سابوری است. چرا که سطحی وسیع، بنا به شرایط طبیعی، محل باز چرخ سیلاب‌های ورودی قرار گرفته، رسوبات زیادی بر آن انباشته شده است و بادهایی که در امتداد فراه‌رود، کانالیزه شده و بر سرعت آن افزوده می‌شود، اولین ضربات را به پیکرهٔ ساختمان بسیار نرم و سست این انباشته‌ها می‌کوبد و آن را به هوا پرتاب و سپس تلاطم طوفان‌ها، خاک‌ها را در هوا، همگن می‌کند و صدها کیلومتر می‌پراکند.

غلظت این ریزگردها در عرصه‌های نزدیک‌تر مثل دشت و مناطق مسکونی سیستان، خیلی زیاد و در مناطق دورتر به ترتیب کم و کمتر است.

از نظر علمی ساختمان خاک به‌هم‌خورده، پایداری بین خاکدانه‌ها از بین می‌رود و خاک به‌راحتی در معرض بادکردهٔ قرار می‌گیرد.

شدت فرسایش بادی و میزان انتشار گردوغبار با افزایش سرعت باد، از ۲ به ۱۸ متر بر ثانیه افزایش می‌یابد.

سال‌ها است عالمان دردمند، مطالبهٔ مقابلهٔ با این معضل بزرگ در غیاب آب، رطوبت و پوشش گیاهی را داشتند تا این‌که با نیت درمان، سمی مهلک به کام محیط‌زیست سیستان ریخته شد.

درست در مسیر جریان بادهای سیستان، از خاستگاه اصلی ریزگردها به نقطهٔ میانی پهنهٔ زیستی، با هزینه‌هایی گزاف، به‌قصد تأمین آب شرب، کانالی عمیق و عریض حفاری شد و بستر نسبتاً تثبیت‌شدهٔ هامون سابوری را شکافتند و میلیون‌ها مترمکعب از این رسوبات نرم‌دانه را در معرض بادهایی که حالا در این تونل باد، بر سرعتش نیز افزوده می‌شود، قرار دادند.

اولین آثار مخرب این اقدام، بدون توجه به عواقب زیست‌محیطی آن، وضعیت فاجعه‌باری است که طی روزهای اخیر در سیستان شاهد آن بودیم و بعضی از رسانه‌ها از آن به طوفان آخرالزمانی یاد کردند و ادامه خواهد داشت.

یادم آمد که مفهوم مفسد، شاید از نظر نویسندهٔ تاریخ سیستان، فقط به دزدی، رشوه و اختلاس و زن‌بارگی نیست. فساد علمی نیز شاخه‌ای از افساد است.

اسفناک‌ترین نکتهٔ این ماجرا آنها است که مدیرکل محترم بحران استان سیستان و بلوچستان در پاسخ به خبرنگار شبکهٔ هامون می‌گوید: عرصهٔ زیرین این کانال، مساحتی اندک از کل مساحت هامون است و جای نگرانی ندارد.

جناب مدیرکل، شلیک یک مرمی بندانگشتی، بدن یک انسان تنومند را از پای درمی‌آورد، این چه استدلالی است که می‌کنید؟

گفته بود: درخت گردکان بر این بزرگی، درخت خربزه الله‌اکبر و باز یادم آمد از داستان دوستی خاله‌خرسه، سنگ بزرگی که برای دورکردن مگس از چهرهٔ دوستش بلند کرد و کوبید و مغزش را از دهانش خارج ساخت.

انتهای خبر/
Share/Save/Bookmark