داخلی آرشيو خبر صفحه 
امتیاز مثبت 
۰
 
یادداشت تحلیلی/غلامعلی غفاری مقدم کارشناس ارشد زیست شناسی و فعال محیط زیست
غمنامه ی هامون(صابری)
کد مطلب: ۵۸۶۸۲
تاریخ انتشار:پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۴
دریاچه هامون از سه گودال بزرگ به نام هامون پوزک در شمال شرقی، هامون صابری در شمال و هامون هیرمند در جنوب غربی سیستان تشکیل شده است که درگذشته هنگام پر آبی به هم می پیوستند و بزرگترین پهنه ی آب شیرین فلات ایران را تشکیل می دادند.
غمنامه ی هامون(صابری)
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ بزرگترین، عمیق ترین و تاثیرگذارترین گودال آن صابری (به علت وجودآثاری در بستر آن از یک شهر قدیمی پر رونق وبزرگ در گذشته به نام صابری به این نام معروف شده است) بود که بیشترین و پایدارترین نیزارها عمدتا در جنوب و غرب آن جای گرفته بود و چون در شمال سیستان واقع شده بود بیشترین تاثیر را در هنگام وزش بادهای ۱۲۰ روزه در هوای سیستان داشت.


امروزه به علت اینکه مسیرهای آبی منتهی به هامون صابری اغلب توسط عده ای از افراد سودجو بسته شده است کمترین آب را از هیرمند دریافت می کند.


در سال های ۷۰ تا ۶۹ بیشترین میزان آب ورودی به دریاچه را شاهد بودیم ولی از آن سال به بعد به تدریج میزان آب ورودی کاهش یافت به طوری که از حدود ۱۸ سال قبل با شروع تابستان هامون صابری کاملا خشک می شد و بحران های زیست محیطی به صورت گرد و غبارهای غیرقابل تحمل و بحران های انسانی به صورتی بیکاری، مهاجرت و آوارگی آغاز شد، می توان گفت بعد از خشکسالی سال ۱۳۴۹ و مهاجرت اجباری مردم سیستان به گرگان و گنبد، این بزرگترین جابجایی مردم سیستان به حاشیه شهرها خصوصا زاهدان و زابل بود.


به یاد آوریم تا قبل از سال ۱۳۷۵ سیستان یکی از صادرکنندگان بزرگ گاو گوشتی، گوسفند، بز، ماهی، پرندگان وحشی و اهلی، روغن حیوانی ، پرده هایی از جنس نوعی جگن به نام لویی( لوخ)، گندم و سایر محصولات دامی و زراعی به بسیاری از نقاط کشور بود و زمینه اشتغال مولد برای صدها هزار نفر را به طور مستقیم و غیر مستقیم فراهم کرده بود در سال های اخیر شرایط زیست محیطی و گرد و غبار ناشی از خشک شدن دریاچه و بایر شدن زمین های کشاورزی چنان بحرانی شده که اثرات ناشی از آن موجب خالی از سکنه شدن کلیه تختک ها( نوعی جزیره مصنوعی خاص هامون) و جزایر طبیعی داخل دریاچه شده و تنها عده معدودی از مردم اغلب پیر و فرسوده در حاشیه دریاچه در بدترین شرایط زیستی باقی مانده اند که مایحتاج خود را به کمک کمیته امداد و یارانه دولتی یا از طریق فرزندانشان که در شهرها به کار مشغول اند، تامین می کنند.

در این نوشتار سعی کرده ام برخی از عوامل اصلی که موجب ایجاد این روند فاجعه آمیز شده را همراه با گریزی زیبا اما حسرت انگیز به گذشته با شکوه و جلال هامون، بررسی کنم:

در اوایل انقلاب فردی به نام دکتر....... هر چند به قصد خیر اما بدون مطالعه، میلیون ها بچه ماهی علفخوار آمور (شیرماهی) را در چند نوبت به درون تالاب هامون رها کرد، برای این ماهی علفخوار، نی های نورسته و جلبک های درون آب بهترین غذا بود و منجر به رشد و تکثیر سریع آن شد این ماهی با قطع نی در زیرآب موجب می شد تا آب وارد ساقه ی ماشوره ای ( توخالی) آن شده و اکسیژن رسانی به ریشه را متوقف که حاصل مرگ این گیاه بود، نتیجه این شد که در مدت کوتاهی نیزارهای وسیع هامون که همانند فیلتر در مقابل گل و لای ناشی از سیلاب های بهاری عمل می کرد از بین برود و موجب ورود رسوبات به درون گودال های عمیق و طبیعی دریاچه که می توانستند در طول تابستان آب را درون خود حفظ کنند، شد و با پر شدن این گودالها اختلاف ارتفاع نقاط مختلف آن بسیار کم و آب ورودی که میزان آن سال به سال کمتر هم می شد، در سطحی وسیع پخش شده که حاصل آن افزایش تبخیر و نتیجه آن خشک شدن کامل دریاچه در تابستان بود.

با تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین بر اثر افزایش گاز دی اکسید کربن ناشی از فعالیت های انسانی، این پدیده در فلات ایران( افغانستان بخشی از فلات ایران است) خود را به صورت کاهش بارندگی نشان داد که در نتیجه آن میزان آب ورودی به سیستان کاهش یافت و از این اندک آب ورودی هم قسمت اعظم آن وارد چاه نیمه ها می شد، با شروع تابستان در سال های اخیر به علت استفاده بیشتر آب در بالادست رودخانه در کشور افغانستان این اندک آب هم کاملا قطع می شد و با وزیدن بادهای ۱۲۰ روزه ، گرمای هوا، عمق کم آب و سطح وسیع دریاچه در اواسط تیرماه هامون صابری کاملا خشک می شد.

انتهای پیام///
Share/Save/Bookmark