داخلی آرشيو خبر صفحه 
۱
امتیاز مثبت 
۳
 
زاهدان کهنه، دومین دارالحکومه سیستان در دوران اسلامی
کد مطلب: ۲۸۱۷
تاریخ انتشار:چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۵۵
اوشيدا:زاهدان کهنه محل واقعی «شهر سیستان» و دومین دارالحکومه سیستان در دوران اسلامی است که بر اثر حمله تیمور لنگ ویران شد.
زاهدان کهنه، دومین دارالحکومه سیستان در دوران اسلامی
به گزارش پايگاه خبري اوشيدا: سیستان از نظر اقلیمی دارای آب و هوای گرم و خشک و بیابانی است که تابستانی بسیار گرم و زمستان‌های سرد ‌دارد گرم‌ترین ماه آن، تیر ماه است و حداکثر درجه حرارت سالانه آن بالای 40 تا 53 درجه سانتی‌گراد است سردترین ماه سال، دی ماه است که حداقل حرارت مطلق آن به 12 درجه سانتی‌گراد زیر صفر می‌رسد.

سیستان را سرزمین باد نیز نامیده‌اند به طوری که در اغلب روز‌های سال در این منطقه باد می‌وزد. باد 120 روزه، باد قوس و باد هفتم از جمله مهم‌ترین باد‌های منطقه سیستان است که از میان آنها باد 120 روزه از همه معروف‌تر بوده و باد غالب منطقه سیستان است این باد از اوایل خرداد ماه آغاز به وزیدن کرده و تا اواخر شهریورماه به مدت چهار ماه معادل 120 روز جریان پیدا می‌کند.

زاهدان کهنه، یا لندن شرق

زاهدان کهنه، این آثار در 27 کیلومتری شرق زابل، هفت کیلومتری شمال شهرستان زهک در بخش مرکزی زهک و حدود 9 کیلومتری شمال تپه شهرستان و در روی بلندی واقع شده است.

جی.پی.تیت انگلیسی بر این باور است که این خرابه‌ها مربوط به شهر زرنج (زرنک یا زرنگ) است که 420 سال پیش توسط تیمور لنگ و با توجه به ویرانی بندهای (سدهای) سیستان به این صورت در آمده است.

هنری ساوج لندور، جهانگرد باستان شناس و جغرافیدان انگلیسی که در سال 1901 به سیستان سفر کرده بود، شهر زاهدان کهنه را به لندن شرق تشبیه کرد.

در محل زاهدان کهنه و اطراف آن، مجموعه‌ای از بناهای دوران اسلامی وجود دارد که یکی از این مجموعه‌ها در فاصله 250 متری شمال شرقی ارگ زاهدان کهنه قرار دارد. از شهر زاهدان، امروزه فقط برج و باروی آن و قلعه تیمور باقی مانده است. این شهر دارای سه قطعه آبادی بوده که شامل ارگ کهندز، شارستان و ربض است و گرداگرد هر کدام را حصاری به همراه برج‌های تدافعی در بر گرفته و به شکل مستطیل است.

قدیمی ترین سفالینه‌های به دست آمده از منطقه، مربوط به ظروف سفالی با تزیین قالب زده بوده که اغلب نقش‌هایی شامل طرح‌های هندسی و گل و گیاه دارند که قدمت این نوع سفالینه‌ها مربوط به قرن 5 و 6 هجری است. دیگر قطعات ظروف سفالی زاهدان کهنه مربوط به دوره ایلخانی است و به نظر می‌رسد این شهر با جبهه و لشکر تیمور (شاهرخ) برای همیشه متروک شده است.

زاهدان کهنه، بزرگترین شهر ایران

رئیس میراث فرهنگی زهک در این باره اظهار داشت: شهر تاریخی زاهدان کهنه به روزگار حیات و آبادانی، یکی از بزرگترین شهر‌های ایران به شمار می‌رفت و در طول سده‌های 4 الی 9 هجری قمری مرکزیت سیستان را برعهده داشته است.

رضا گنجعلی افزود: زاهدان کهنه محل واقعی «شهر سیستان» دومین دارالحکومه سیستان در دوران اسلامی سده‌های 4 الی 9 هجری قمری است این محل تمام ویژگی‌ها و مشخصات شهر سیستان را داراست.

وی ادامه داد: محل زاهدان کهنه می‌تواند در حقیقت آخرین بقایای شهر زرنج در دوران تاریخی باشد که پس از یورش تیمور لنگ و ویرانی بندهای سیستان دیگر به صورت یک شهر زنده نامی از آن در متون تاریخی باقی نمانده است.

رئیس میراث فرهنگی زهک گفت: تیمور که توان نفوذ به داخل شهر از طریق قلعه با باروهای قطور و مرتفع آن را نداشت، تنها راه تسلط و از بین بردن این شهر را بستن کانال آب دید و از این طریق تمامی شهر را توانست تسخیر کند.

گنجعلی بیان کرد: تنها منبع آب سیستان رودخانه هیرمند بود و حاکم زاهدان کهنه از طریق حفر کانال زیرزمینی مسیری از این رودخانه را به داخل شهر هدایت کرده بود.

وی افزود: گستره محصور شارستان 325 هکتار است در حالی که در کشور ایران هیچ شهری از دوران اسلامی وجود ندارد که وسعت شارستان آن به این اندازه باشد و زاهدان کهنه از قرن 4 الی 9 هجری مسکونی بوده و پایتخت سیستان در دوران اسلامی محسوب شده است و وسعت خود شهر زاهدان 5 هزار و 664 هکتار بوده است.

رئیس میراث فرهنگی شهرستان زهک گفت: نام اصلی این محوطه باستانی، شهر سیستان بوده است و زاهدان نامی است که بعد از حمله امیر تیمور گورکانی به خرابه‌های این شهر تاریخی داده شده است هنگامی که امیر تیمور شهر سیستان را که دارالحکومه بوده است تصرف کرد، مطابق عادت خویش هنرمندان، دانشمندان، صنعتگران، عرفا و زهاد را از دیگر مردم جدا کرده و آنها را از جان و دل پناه داد، به شرط آنکه آنها نیز به زادگاه او در سمرقند رفته، باقی عمر خویش را صرف خدمت به آبادانی آن ناحیه کنند در این بین 44 تن از عرفا و زهاد بزرگوار سیستان، از این بخشش مشروط تیمور استقبال نکردند و مردن در زادگاه خویش را به رفتن در سرزمین دشمن ترجیح دادند.

گنجعلی افزود: تیمور که این جسارت و سرسختی را دید برآشفت و دستور داد همه آن 44 تن را در یک گور دسته جمعی دفن کنند از آن پس تاکنون، مردم سیستان به پاس احترامی که برای آن 44 پیر قائل بودند نام این شهر را که مدفن آن بزرگواران بود، زاهدان گذاشتند.

وی ادامه داد: زاهدان کهنه یا شهر سیستان در اوایل قرن چهارم هجری قمری و پس از آنکه شهر زرنگ اعتبار سیاسی و نقش مرکزی خود را از دست داد، بنیاد نهاده شد و تا سده نهم هجری قمری نیز همچنان و بدون وقفه دارالحکومه سیستان بوده است.

رئیس میراث فرهنگی شهرستان زهک بیان کرد: زاهدان کهنه از پنج بخش مجزا به نام‌های ارگ اول، ارگ دوم، قطعه، شارستان (افرادی که وضعیت مالی خوبی دارند در آنجا زندگی می‌کنند) و حومه که اطراف شارستان را در بر می‌گیرد و ربض تشکیل شده است.

وی خاطرنشان کرد: در کنار ارگ زاهدان کهنه، مجموعه آرامگاهی به نام «چهل پیر» یا «چهل و چهار پیر» یا «چهل و چهار زاهد کهنه» دیده می‌شود، این مردان خدا از سوی تیمور لنگ گردن زده شدند و در جهت شمال غربی زاهدان کهنه و در طول همان لبه گلی تراس بلندی که شهر دوران اسلامی اخیر زاهدان کهنه در روی آن بنا شده، آثار یک آبراهه قدیمی دیده می‌شود و مقدار قابل توجهی سفال از نوع سفال‌های لعابدار دوران اسلامی زاهدان کهنه در سطوح مختلف آن پراکنده است همچنین میل قاسم آباد در طول همین راه واقع شده است.

رئیس میراث فرهنگی زهک گفت: در محل زاهدان کهنه و اطراف آن، مجموعه‌ای از بناهای دوران اسلامی وجود دارد که یکی از آنها مجموعه‌هایی در فاصله 250 متری شمال شرقی ارگ زاهدان کهنه قرار دارد.

روایات محلی در مورد زاهدان کهنه

رئیس میراث فرهنگی زهک در مورد روایات محلی زاهدان کهنه بیان داشت: تیمور لنگ در سومین یورشی که به سیستان داشت، به حوالی شهر زاهدان کهنه می‌رسد و آن را محاصره می‌کند، حاکم وقت شهر زاهدان کهنه «قطب‌الدین کیانی» با تیمور، صلح‌نامه تنظیم می‌کند اما قبل از تسلیم کیانی، دختر قطب‌الدین از پشت قلعه تیمور را می‌بیند و عاشق تیمور می‌شود.

گنجعلی اضافه کرد: دختر قطب‌الدین که دلباخته تیمور شده بود به او پیغام می‌دهد که اگر قول دهد او را به عقد و ازدواج خود در آورد، راه ورود به شهر را به وی نشان دهد تیمور هم قول را پذیرفت.

وی اضافه کرد: دختر حاکم کیانی پس از اینکه وعده معشوقش را شنید، به تیمور پیغام فرستاد و از او خواست چند صد متر جلوتر در شیله ورودی به شهر کاه بریزد، هر جا آب چرخید راه آب شهر آن جا است و سپس با بستن راه آب شهر، مردم را می‌تواند مجبور به تسلیم کند و تیمور دستور داد چنین کردند و بعد از چند روز بی آبی و تشنگی بر شهر حاکم شد.

رئیس میراث فرهنگی زهک ادامه داد: بعد از امضای صلح‌نامه، بعد از ظهری که تیمور با لباس غیرنظامی در بیرون قلعه قدم می‌زد از پشت دیوار قلعه، تیری به سمت او پرتاب شد که به پشت پای تیمور اصابت و آن را قطع کرد، حکیمان گفتند چون این ضربه زده شده به پای تیمور قابل ترمیم و مداوا نیست، تیمور باید تا پایان عمر بلند تیمور که با شنیدن این خبر سخت برآشفته بود دستور قتل عام مردم شهر را صادر کرد.

گنجعلی بیان کرد: کشتار سخت و دردآوری آغاز شد تعدادی از سادات و بزرگان شهر به دیدن تیمور رفتند و گفتند «اگر یکی اشتباه کرده است، مردم شهر چه گناهی دارند و از وی خواستند به قتل عام پایان دهد که کسی در شهر، زنده نماند» تیمور دستور قتل عام را لغو و آتش بس داد، گفته‌اند تا زمان آتش بس به دستور تیمور 40 قاری قرآن که مشغول قرائت قرآن بودند، گردن زده شدند که بعدها مردم سیستان، آن محل را «چهل پیر» یا « چهل و چهار پیر» نامیدند و مورد احترام و اکرام آنان است.

وی گفت: بعد از آتش بس، تیمور طبق قولی که داده بود دختر قطب‌الدین کیانی را به عقد و ازدواج خود درآورد و با خود به سمرقند برد شبی از شب‌ها همسر تیمور (دختر قطب‌الدین کیانی) بی خواب شد، تیمور علت ناراحتی و بی خوابی‌اش را جویا شد دختر جواب داد چیزی داخل همین تشک یا زیرانداز هست که مرا ناراحت کرده و مانع از خوابم شده است تیمور بار اول اعتنا نکرد و خوابید اما دوباره با ناراحتی همسرش از خواب بیدار شد و با عصبانیت، تشک را باز کرد و درون آن یک «پنبه‌دانه» پیدا کرد تیمور با تعجب به دختر نگاه کرد و گفت همین پنبه‌دانه تو را اینقدر ناراحت کرده بود مگر تو چگونه جایی بزرگ شده‌ای که یک پنبه‌دانه این طور تو را ناراحت و بی خواب کرده است دختر جواب داد پدری داشتم که مرا در پر قو می‌خوابانید و هر شبانه‌روز یک بار بدنم را با شیر تازه حیوانات شستشو می‌دادند.

رئیس میراث فرهنگی زهک افزود: تیمور برآشفت و به دختر گفت پدری که این همه به تو مهربان بود و خدمت کرد، چرا به او خیانت کردی و راه تسلیم شدن شهر را به من نشان دادی از کجا معلوم فردا روزی به من خیانت نکنی! تیمور جلاد را صدا زد و گفت موی این گیس بریده را به دم اسب ببند و آنقدر در صحرا بتاز که تکه تکه شود، جلاد چنین کرد و آنقدر در صحرا تاخت که دختر تکه تکه شد.

طبق روایات موجود از آن روزگار، هر دختر سیستانی که حاضر جواب، بدزبان، نافرمان، خیانت پیشه و بدجنس باشد به دختر شهر زاهدان تشبیه می‌شود مثلا می‌گویند «فلانی مثل دختر شهر زاهدان می‌ماند».

زاهدان کهنه در زمان حیات خود انبار غله سیستان و بلوچستان بوده است و با مطالعات انجام شده بناهای متعددی از خشت و آجر که روی آنها اثر گچ‌های رنگی نیز به چشم می‌خورد در این منطقه شناسایی شده است و از نکات بسیار جالب در سبک معماری خانه‌های زاهدان کهنه، دو ایوانی بودن آنها است.

با توجه به اینکه دریاچه‌های سه گانه سیستان و بلوچستان پر آب و دارای پوشش گیاهی قوی بوده، جریان باد از سطح این دریاچه‌ها عبور کرده و با جلوگیری از گرد و غبار، نسیم خنکی از سمت شمال غرب به داخل منازل مسکونی وزیده و از سمت جنوب شرق خارج می‌شده است.

شهرستان زاهدان کهنه 400 صد سال حیات و رونق داشته است و این شهرستان از یک‌هزار سال پیش ساخته شده و تا 600 سال پیش نیز مسکونی بوده است.

سعیده مرادقلي
Share/Save/Bookmark
مرجع : فارس
    عکاس :
حسین
۱۳۹۱-۱۲-۰۷ ۱۱:۵۹:۳۱
واقعاجالب بودخسته نباشیداگرمطالب بیشتردرموردسیستان بگذاریدممنون میشوم دوست عزیز (1965)