داخلی آرشيو خبر صفحه 
امتیاز مثبت 
۱
 
مرگ مریم حسنی فیلمبردار جوان زن همچنان در ابهام+ عکس
کد مطلب: ۲۶۷۹۶
تاریخ انتشار:پنجشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۳۹
اوشیدا: اینک خانواده مریم پرسش‌های بسیاری دارند که حادثه دقیقا چه ساعتی روی داده و چرا هیچ‌کس نتوانسته به مریم کمک کند؟ همچنین مهم‌ترین سوال این است که چه زمانی به پلیس و نیروهای امدادی خبر داده شده و چه زمانی آنها در محل حضور یافته‌اند.
مرگ مریم حسنی فیلمبردار جوان زن همچنان در ابهام+ عکس
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: خانواده مریم، دختر فیلمبرداری که حین تصویربرداری از عروسی یک زوج به درون آب یک استخر کشاورزی افتاد و جان باخت صبح دیروز برای طرح شکایت خود راهی دادگستری دماوند و پاسگاه پلیس آبسرد شدند. این در حالی است که همچنان اظهارات ضد و نقیضی درباره چگونگی وقوع این حادثه برای خانواده مریم نقل می‌شود و بر ابهام‌های آنها درباره حادثه افزوده شده است.

در همین حال خانم حسنی، خواهر مریم در تماس با «اعتماد» تاکید کرد: هنوز گزارش پزشکی قانونی و علت مرگ اعلام نشده است و برهمین اساس آنچه در گزارش قبلی روزنامه اشاره شده بود که علت خفگی ناشی از ورود آب به ریه‌ است نمی‌تواند مقرون به صحت باشد.

جمعه گذشته، ۱۹ اردیبهشت‌ماه، حدود ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه بعدازظهر «مریم»، حین فیلمبرداری از یک عروس و داماد در باغی که به پیشنهاد آنها به آنجا رفته بودند به داخل آب استخر کشاورزی از جنس پلاستیک افتاد و غرق شد. بعد از وقوع حادثه حدود ساعت ۸:۳۰ به پلیس و نیروهای امدادی گزارش شد. آتش‌نشانی و هلال‌احمر منطقه هیچ‌کدام تجهیزات غواصی برای بیرون کشیدن جسد مریم نداشته‌اند و در نهایت از تهران تیمی اعزام می‌شود.

براساس شنیده‌های خبرنگار از خانواده مریم و سایر حاضران در محل بعد از نیمه‌شب و حدود بامداد جسد این دختر ۳۲ ساله از آب بیرون کشیده شده است. خانواده مریم روز شنبه گذشته مراسم خاکسپاری او را بعد از اجازه استفاده از استخوان‌های او برای پیوند مغز استخوان به جا آوردند.

اینک خانواده مریم پرسش‌های بسیاری دارند که حادثه دقیقا چه ساعتی روی داده و چرا هیچ‌کس نتوانسته به مریم کمک کند؟ همچنین مهم‌ترین سوال این است که چه زمانی به پلیس و نیروهای امدادی خبر داده شده و چه زمانی آنها در محل حضور یافته‌اند.

با این حال به نظر می‌رسد مسوولان باید تحقیق درباره این حادثه را برای شفاف‌ شدن چگونگی وقوع آن در دستور کار خود قرار دهند تا دست‌کم نقاط مبهم این ماجرا مشخص شود. تازه‌ترین بررسی تیم خبرنگاران حکایت از آن دارد که در روز حادثه علاوه بر مریم و همکارش خانم «ر» و آقای «ق» که مسوول آتلیه بوده یک مرد دیگر از همکاران فیلمبرداری هم به نام «مهدی» حضور داشته است.

محل حادثه کجاست؟

از تهران که از جانب شمال شرقی خارج شوید، وقتی در آزادراه تهران – پردیس برانید و هجوم آپارتمان‌های پیش‌ساخته که مثل قارچ به شما حمله‌ور می‌شوند را ببینید تازه می‌فهمید که در اطراف پایتخت چه اتفاقاتی در حال وقوع است. از آزادراه تهران – پردیس که خارج شوید و به سمت شهر دماوند ادامه مسیر دهید باید همچنان جاده را به سمت فیروزکوه برانید تا به تابلویی برسید که مسیر «وادان – هاشمک» را نشان می‌دهد.

حدود سه کیلومتر جلوتر تابلویی که کوچه شقایق را نشان می‌دهد. باغی که در کوچه شقایق دیوار سفیدرنگی دارد یکی از ده‌ها باغ آن محدوده است. هیچ‌صدایی نیست. در جنوبی باغ زنگ ندارد، در غربی هم همین‌طور. فقط در شمالی آیفون و زنگ دارد. کارگر باغ منتظر می‌ماند تا کاردار باغ برسد.

آقای تیموری کسی که از طرف مالک مسوول رسیدگی به امور باغ است. باغ شبیه ذوزنقه‌یی طولی است و صدای سگ‌ها از وسط باغ بیشتر به گوش می‌رسد. قسمت مسکونی باغ در شمال بنا واقع است که تقریبا با در جنوبی حدود ۲۰۰ متری فاصله دارند. استخرکشاورزی نزدیک در جنوبی باغ واقع شده است. یک محوطه دایره مانند که دور آن فنس‌کشی شده است.

کاردار باغ چه گفت؟

تیموری مردی میانسال است. شرط کرد اگر از کاه کوه نمی‌سازید برای‌تان بگویم. هم از اول ماجرا می‌گفت و هم از آخر ماجرا. باید دقت می‌کردی که بتوانی زمان هر بخش از آنچه می‌گفت را جای خود بگذاری.

گفت: همه‌اش در فاصله دو تماس تلفنی اتفاق افتاد. اول عروس به من زنگ زد گفت عمو می‌شود ما برویم باغی که مسوولش شما هستی. بعد هم که داماد زنگ زد و گفت عمو بدبخت شدیم، فیلمبردار افتاد در آب و خفه شد.

تیموری در توضیح آنچه روز جمعه ۱۹ اردیبهشت‌ماه روی داد، گفت: من بعدازظهر رفته بودم تا انسولین بزنم. وقتی گیلاوند بودم عروس زنگ زد و گفت می‌خواهند با گروه فیلمبرداری به باغ بروند. من هم هماهنگ کردم که بروند.

این مرد لاغراندام همچنین افزود: وقتی برگشتم از گیلاوند به مسجد وادان رفتم چون آنجا داشتیم برای عروسی غذا می‌پختیم. هنوز مدت زیادی نگذشته بود که داماد زنگ زد و گفت چه اتفاقی افتاده است.

مسوول باغ تاکید کرد: همین که می‌خواستم به سمت صالح‌آباد (محل باغ) حرکت کنم دیدم ماشین پلیس آژیرکشان می‌آید. دست گرفتم جلویشان گفتم با من بیایید محل حادثه را می‌دانم. به من گفتند تو از کجا می‌دانی، گفتم برای‌چه.

به گفته تیموری، اول پلیس به محل حادثه رسید و بعد دیگر گروه‌های امدادی. تیموری تاکید دارد وقتی که او رسیده فیلمبردار فوت شده بود. تیموری همچنین توضیح داد که نزد یک روحانی که بازپرس دادگستری دماوند بوده رفته و درباره این حادثه توضیح داده است.

او تاکید کرد: ما نه برای این مراسم و نه برای هیچ مراسم دیگری پولی دریافت نمی‌کنیم. مسوول باغ درباره اینکه چرا به این باغ مراجعه شده نیز گفت: چون گروه فیلمبرداری قبلا چند بار آمده بودند اصرار کردند که به این باغ بیایند. تیموری همچنین تاکید کرد: گروه امداد می‌خواست آب را تخلیه کند ولی این کار چند روزطول کشید و برای همین همچنان منتظر غواص شدند.

روایت کارگر باغ

کارگر باغ «رحمان» نام دارد. وقتی به همراه آقای «ق» مسوول آتلیه به سمت جنوب باغ دویدند و متوجه شدند که چه حادثه‌یی روی داده بدون توجه به اینکه شنا بلد است یا نه خود را به درون آب پرت کرده است.

همسر رحمان در این باره گفت: می‌دانستم او شنا بلد نیست. با خودم گفتم من بمانم با دو بچه چه کنم. دیگر نفهمیدم چه می‌کنم. روی زمین خوابیدم و شالم را انداختم برای رحمان. همسر رحمان نجات ‌دادن شوهر و همکار مریم را این‌گونه ادامه داد: وقتی دست رحمان را گرفتم و او توانست به سمت لبه استخر بیاید رحمان هم دست همکار فیلمبردار را گرفت و او را کشیدیم بیرون.

خواهر مریم همچنان در جست‌وجوی پاسخ سوال‌هایش

خانم حسنی، خواهر مریم همچنان در جست‌وجوی پاسخ سوال‌هایش درباره چگونگی وقوع حادثه و سپس مرگ خواهرش است.

او به خبرنگار «اعتماد» گفت: بعد از ساعت ۱۲ ظهر روز چهارشنبه بالاخره توانستیم با خانمی که همکار مریم بوده صحبت کنیم. او برایم تعریف کرد که ما پشت سر هم بودیم. جلوتر مریم بود و همکارش یک قدمی عقب‌تر. بنا به گفته همکار مریم، پیشنهاد گروه فیلمبرداری باغ «هشت بهشت» در نزدیکی گیلاوند بوده ولی داماد اصرار داشته که برای این فیلمبرداری به این باغ بیایند.

خواهر مریم در توضیح آنچه از همکار مریم شنیده بود، افزود: این خانم به من گفت که اصلا محل استخر جای بالاتری نبود. یک آن شنیدم که به من گفت مرا بگیر دارم می‌افتم. بعد هر دو همزمان به داخل آب افتاده‌اند.

خانم حسنی آنچه از لحظات حادثه شنیده بود را این‌گونه ادامه داد: همکار مریم برایم تعریف کرد که هر دو زیر آب رفته‌اند و همزمان بالا آمده‌اند. به هم نگاه کرده‌اند و بعد مریم زیر آب رفته و دیگر بالا نیامده است. خواهر مریم به تاکید افزود: من همچنان برای این سوالم پاسخی نیافته‌ام که خواهرم شنا بلد بود و چگونه ممکن است که نتوانسته باشد خود را از آب بیرون بکشد؟
Share/Save/Bookmark
مرجع : اعتماد
    عکاس :