به گزارش اوشیدا به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
۱- بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجری قمری است. چهل روز بعد از شهادت اباعبداللهالحسین(ع) و ۷۲ تن از یارانش. جابربن عبدالله انصاری صحابه بزرگوار رسول خدا (ص) که در کهنسالی بینایی از دست داده است، همراه با عطیه عوفی که از تابعین و یکی از شیعیان پاکباخته امیرالمومنین(ع) و از رجال علم حدیث و مفسران قرآن است، در کربلا به زیارت تربت پاک سیدالشهداء و یاران شهیدش آمدهاند. ساعاتی بعد کاروان کربلاییان که به اسارت رفته بودند از شام باز میگردند و با جابر و عطیه در سوگ شهیدان کربلا همنوا میشوند... غریبانه میگریند و از ستمی که بر آلالله رفته است به رسول خدا(ص) شکایت میبرند. سقف زمان تاریک و ظلمانی است. فرزندان هند جگرخوار، همان که در اُحد از شدت خشم و کینه بر اسلام، سینه حمزه عموی پیامبر خدا را شکافت و جگر او را به دندان کشید، بر منبر رسول خدا(ص) نشستهاند و داعیه خلافت الهی دارند! حرامیان بر کرسی خلافت تکیه زدهاند و به قول امیرمومنانعلیهالسلام، بر اسلام پوستین وارونه پوشاندهاند. حال و هوا چنان است که این آیه از سوره روم وصف آن است «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس» و... هیچکس، حتی در دورترین افق ذهن خویش هم نمیتواند باور کند که این سقف ظلمانی شکافتنی است و سحر در راه است.
۲- هزارو سیصد و چند ده سال از آن روز گذشته است.
بار دیگر اربعین است. چرخ زمان چرخیده و چرخیده و به دورانی رسیده که «عصر خمینی» نام گرفته است. دیگر از غربت اسلام و حضور غریبانه آلالله در اربعین سال ۶۱ خبری نیست.
دهها میلیون تن از سراسر جهان به زیارت شهدای کربلا آمدهاند. فاصله ۸۵ کیلومتری نجف تا کربلا را با پای پیاده میپیمایند. زن، مرد، کودک، جوان و نوجوان و... امروز آن واقعه که آن روز نشدنی به نظر میرسید اتفاق افتاده است و به قول
«آلکساندر دوگین» نظریهپرداز بلندآوازه روس که سه سال پیش برای مشاهده راهپیمایی عظیم اربعین به عراق و در میان راهپیمایان رفته بود: «حادثه پیادهروی اربعین که هر روز ابعاد بینالمللی گستردهتری پیدا میکند و از همه ملیتها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت میکنند، مقدمه یک تحول اساسی در مقیاس جهانی است. معتقدم دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایهسالارانهاش به پایان رسیده است و جز بحرانآفرینی دستاورد دیگری برای بشریت ندارد و بشر امروز محتاج
یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایههای آن قویاً در انقلاباسلامی و نهضت امام خمینی وجود دارد».
و به قول مرحوم سلمان هراتی؛
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
۳- حالا بخشی از گزارش بلند بالای خبرنگار «هافینگتونپست» که خود در راهپیمایی اربعین ۱۳۹۴ حضور داشته است را بخوانید:
«یک بخش از این مراسم سوگواری که هر مشاهدهکنندهای را بهتزده میکند دیدن این صحنه است که هزاران چادر که آشپزخانه موقت هستند توسط روستاییان منطقه در کنار مسیر زائران برپا شده است. گردانندگان موکبها، جلوی زائران را میگیرند، با آنها راه میروند و از آنها خواهش میکنند که دعوت آنها را بپذیرند که اغلب شامل یک مجموعه کامل از خدمات مناسب برای پادشاهان است؛ در ابتدا پاهای شما ماساژ داده میشود، سپس غذای گرم و خوشمزه تعارف میکنند و بعد از آن از شما دعوت میشود که استراحت کنید، در حالی که لباسهای شما شسته و اطو زده میشود و بعد از بیداری به شما بازگردانده میشود و البته همه این کارها رایگان و با مهربانی صورت میگیرد.»
یکی دیگر از خبرنگاران آمریکایی بعد از حضور در راهپیمایی اربعین، طی یادداشتی به کینهتوزی تروریستهای وحشی داعش علیه شیعیان و دشمنی عمیق آنان با ایران اسلامی که خاستگاهانقلاب است اشاره میکند و با شرح آنچه در راهپیمایی اربعین دیده است نتیجه میگیرد که به ریشه و خاستگاه تروریستهای تکفیری داعش پی برده است. مینویسد؛
«اگر دنیا حسین، پیامش و جاننثاریاش را شناخته بود، همه میتوانستند ریشههای باستانی داعش را پیدا کنند و بفهمند که عقیده این گروه برای مرگ و نابودی از کجا سرچشمه میگیرد. قرنها پیش بود که بشریت در کربلا بنیانگذاری وحشیگری و جنایت را شاهد بود. وحشیگری و جنایتی که در قتل حسین خلاصه شده بود. این اتفاق مواجهه ظلمت مطلق با نور درخشان بود. مقابله فساد با فضیلت. از این روست که روح حسینتا به امروز زنده مانده است و حضورش با تمام جنبههای زندگی این افراد گره خورده است... و هیچ تحریم رسانهای نمیتواند نور او را خاموش کند. حسین کیست؟ سؤالی با این عمق که میتواند باعث شود افراد دین خود را تغییر دهند و تنها زمانی میتواند پاسخ داده شود که شما با پای پیاده به حرم حسین رفته باشید.»
۴- این مقایسه میان مدیریت «انبوه جمعیت» در راهپیمایی اربعین با مدیریتهای مشابه دیگر، حتی انواع بینالمللی آن نیز خواندنی است. مخصوصاً آنکه به مصداق «بهتر آن باشد که سرّدلبران ... گفته آید در حدیث دیگران» این مقایسه از سوی رسانهها و مراکز غربی صورت پذیرفته باشد. بخوانید؛
هافینگتون پست در ادامه همان گزارش مینویسد: «پس از زلزله هائیتی، اتحادیه جهانی غذا با همکاری و حمایت جهانی و در بهترین حالت توانست به ۵۰۰ هزار نفر غذارسانی کند. ارتش ایالات متحده عملیات متحدی را به راه انداخت و منابع گوناگونی از آژانسهای فدرال را به خدمت گرفت و در نهایت اعلام کرد که در طی گذشت ۵ ماه از این فاجعه انسانی 4/9 میلیون غذا به دست زلزلهزدگان رسیده است حالا این را مقایسه کنید با بیش از ۵۰ میلیون وعده غذایی در هر روز در اربعین، که برابر است با ۷۰۰ میلیون وعده غذایی برای زائران در طی این مدت از زمان، که تماماً نه به وسیله ایالات متحده و خیریههای جهانی بلکه به وسیله کارگران فقیر و کشاورزانی که در طی سال کار میکنند تا بتوانند رضایت زائران را جلب کنند فراهم میشود.»
۵- امسال اما، انتشار ویروس منحوس کرونا، میلیونها جانشیفته را از حضور در راهپیمایی بزرگ اربعین بازداشته است. در آن سو، مانند همه سالهای قبل، قطعهای از بهشت شکل گرفته است، در این سوی اما، عاشقان حضرتش قرار از کف دادهاند و چشمها با نگرانی به آن سوی دوخته وگریانند. حال و هوای مومنان پاکدلی که برای شرکت در جهاد نزد پیامبرخدا(ص) آمده بودند ولی رسول خدا(ص) زاد و توشه و لوازم سفر برای آنها را نداشت و آنان در حالی که چشمانشان از اندوه اشکبار بود بازگشتند «الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَأَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا یَجِدُوا مَا یُنْفِقُونَ» (آیه ۹۲ سوره مبارکه توبه).
در بازگشت امیرالمومنین(ع) از جنگ جمل، یکی از یارانش عرضه داشت؛ برادرم خیلی مشتاق بود که در این جنگ در رکاب شما حضور داشته باشد. حضرت پرسیدند: آیا خواست و اراده برادرتان با ما بود؟ عرض کرد؛ آری ای امیر مومنان.
حضرت فرمودند: برادرت در این لشکر حضور داشته است و همه کسانی که خواست قلبی و ارادهشان با ما بوده است. در این لشکر افراد و گروههایی حضور داشتهاند که هنوز به دنیا نیامدهاند
(نقل به مضمون از خطبه ۱۲ نهجالبلاغه).
چند روز پیش، حضرت آقا که امیر قافلهاند و خود از ترغیبکنندگان مردم به حضور در پیادهروی اربعین حسینیاند، به دلیل موجه انتشار ویروس کرونا و حفظ سلامت زائران، مشتاقان حضرتش(ع) را به حضور در خانه و زیارت از دور دعوت فرمودند و... هرچه آن خسرو کند، شیرین بود.
نسخه یکسان برای دستمزد کنار گذاشته می شود؟
مهدی حسن زاده در خراسان نوشت:
روز گذشته معاون وزیر کار از بررسی تعیین حداقل مزد کارگران به صورت منطقه ای خبر داد. اقدامی که می تواند اثرات مهمی بر بازار کار و رونق فعالیت ها در مناطق دوردست داشته باشد.طی سال های گذشته به ویژه سال قبل در روزهای منتهی به تعیین دستمزد در اسفند ماه، بحث تعیین دستمزد به صورت منطقه ای مطرح می شد ولی به نتیجه نمی رسید اما این بار بحث درباره تعیین دستمزد به صورت منطقه ای زودتر در دستور کار قرار گرفته و بعید نیست به تعیین دستمزد سال آینده برسد.واقعیت این است که دوران برنامه ریزی یکپارچه برای همه افراد و همه مکان ها و همه مشاغل به سر آمده است.
سیاست گذار در مواجهه با پیچیدگی های پیش رو سعی می کند از یک نسخه یکسان برای همه موارد استفاده کند. به عنوان مثال زمانی که نرخ ارز افزایش می یابد، ابتدا اعلام می کند که به همه مصارف ارز 4200 تومانی می دهد ولی پس از بروز مشکلات، به تدریج نسخه یکسان ارز 4200 به نسخه متنوعی تبدیل می شود که در آن نرخ ارز 4200 صرفا برای کالاهای اساسی اختصاص می یابد و برای واردات دیگر کالاها از ارزی با قیمت متفاوت استفاده می شود. موارد دیگر از این قبیل هم وجود دارد که نشان می دهد سیاست گذار برای راحت تر کردن کار خود بدون توجه به تفاوت های منطقه ای و محلی و صنفی، یک دستورالعمل یکسان را برای همه صادر می کند.
با این حال ادبیات آمایش سرزمینی که طی دهه های گذشته در دنیا رواج یافته است، مبتنی بر این دیدگاه است که تصمیم گیری درباره هر پدیده و هر منطقه باید متناسب با قابلیت های همان بخش باشد.بازار کار به ویژه در بخش خصوصی، بخشی از این تفاوت را در قالب حقوق بیشتر برای نیروی متخصص تر و مزایای بالاتر برای نیروی کار مستقر در شهرهای بزرگ فراهم می کند ولی واقعیت این است که بخش عمده نیروی کار از جمله کارگران ساده با نسخه یکسان تعیین دستمزد سالانه مواجه میشوند. این در حالی است که هزینه های زندگی در گران ترین و ارزان ترین مناطق کشور تا 3.5 برابر متفاوت است.
چنان که مرکز پژوهش های مجلس خط فقر در تابستان سال 97 برای خانوار 4 نفره در 9 منطقه کشور شامل 4 منطقه شهری و 5 منطقه روستایی را بین 781 هزار تومان تا 2 میلیون و 728 هزار تومان محاسبه کرده است. با فرض ثابت ماندن این تفاوت، در عمل وضعیت هزینه های زندگی بین بخش های مختلف کشور بسیار متفاوت است و نمی توان با تعیین یک نرخ ثابت برای دستمزد سراغ همه کارگران رفت.تعیین نرخ دستمزد پایین تر برای مناطق روستایی و شهرهای کوچک در عمل موجب می شود که بخشی از فعالیت ها، به ویژه فعالیت هایی که سهم دستمزد در هزینه تمام شده آن زیاد است، به این مناطق منتقل شود. به این ترتیب ضمن کاهش بار سنگین فعالیت های اقتصادی در شهرهای بزرگ، هزینه تمام شده برای کسب و کارهای موجود در شهرهای کوچک و روستاها کمتر می شود و قابلیت رقابت بالاتری در مقایسه با کسب و کارهای رقیب در شهرهای بزرگ خواهد داشت.
قاعدتا دستمزد منطقه ای تبعاتی را نیز ممکن است به دنبال داشته باشد که طراحی مدلی مناسب و منطقی برای آن می تواند از تبعات آن بکاهد و منافع آن را افزایش دهد. برخی افراد از احتمال مهاجرت کارگران از شهرهای کوچک به روستاها برای کسب دستمزد بیشتر ابراز نگرانی کرده اند. در این باره تعیین فاصله منطقی بین دستمزد مناطق می تواند چنین پدیده هایی را کاهش دهد و افراد را در شرایط هزینه - فایده فعالیت در شهرهای بزرگ و کسب دستمزد بیشتر و تحمل هزینه های سنگین تر زندگی و فعالیت در شهرهای کوچک تر و کسب دستمزد کمتر در ازای هزینه های سبک تر زندگی، به سمت گزینه دوم هدایت کند.در هر صورت نظام تعیین دستمزد با طراحی یک لباس واحد بر تن همه بخش ها عملا موجب نبود توازن در اقتصاد شده است.
بسیاری از کسب و کارها در شهرهای کوچک که کارگران به دلیل هزینه های کمتر به دریافتی کمتر نیز قانع اند، برای پرداخت دستمزدی بیشتر در عمل قانون کار و حمایت های بیمه ای از کارگران را دور می زنند. در نقطه مقابل نیز بسیاری از کارگران در شهرهای بزرگ مجبورند به حداقل دستمزدی اکتفا کنند که پاسخ گوی هزینه های سنگین زندگی در این شهرها نیست. بنابراین حتما باید در تعیین دستمزد یکسان برای همه مناطق تجدیدنظر کرد.
پیامدهای ۵ سال تن دادن به بندهای FATF
محمد اسماعیلی
پنج سال از پذیرش ۴۱ ماده الزامآور موسوم به اکشن پلن FATF توسط علی طیب نیا وزیر وقت اقتصاد کشور آنهم بر خلاف روند قانونی مورد تأکید در اصل ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی میگذرد و طی این مدت نه تنها مشکلات اقتصادی، تجاری و معیشتی کشور کاهش پیدا نکرده، بلکه میزان و سطح آن به شکل خیرهکنندهای افزایش یافته است.
بعد از تعهد وزیر اقتصاد کشور، FATF در بیانیه ژوئن همان سال خود، در برابر تعهدات عینی و قطعی دولت به اجرای جامع توصیههای «کارگروه ویژه اقدام مالی» و اجرای کامل «برنامه اقدام»، به صورت مبهم اعلام میکند «در صورت اجرای برنامه اقدام، گام بعدی را بررسی خواهد کرد». از آن تاریخ به بعد FATF خواستههای متعددی از ایران مطرح کرد، از جمله اینکه تا ژوئن ۲۰۱۸ قطعنامه ۱۲۶۷ و قطعنامههای بعد از آن را اجرا کند، تا ژانویه ۲۰۱۸ تبصره ۲ ماده ۱ قانون «تأمین منابع مالی تروریست» را حذف و لوایحی مانند «CFT» و «پالرمو» را در نهاد قانونگذاری داخلی تصویب و اجرا کند.
دولت ۳۷ بند از ۴۱ بند مورد اصرار FATF را به صورت محرمانه اجرا کرد و نتیجه مشترک آن با برجام «گرانی»، «رکود»، «تورم»، «بیکاری»، «مسدود شدن فراگیرتر روابط مالی و بانکی»، «فروش نزدیک به صفر نفت»، «شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی که تحریمهای بینالمللی را دور میزدند» و «اثرگذارتر کردن محدودیتهای بینالمللی توسط غرب» است؛ نتایجی که امروز تلاش میشود به پای اصل نظام و نه ناتوانی و فقدان کارایی یک جریان سیاسی گذاشته شود.
اینها تنها بخشی از پیامدها است وعواقب حقوق و سیاسی آن همچنان میتوانست پابرجا باشد چرا که در صورت تصویب لوایح چهارگانه مربوط به FATF ایران مجموعه تعهداتی را میپذیرد که هر کدام از آنها هزینههای فراوانی را بهدنبال دارد، به عنوان نمونه در توصیهنامه شماره ۷ این کارگروه اشعار میشود: «در اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با پیشگیری، مبارزه و توقف اشاعه سلاحهای کشتارجمعی و تأمین مالی، کشورها باید تحریمهای هدفمند را به اجرا بگذارند. اعضا باید در راستای اختیارات شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فصل هفتم منشور ملل متحد عمل کنند. دارایی متهمان باید بدون تأخیر مسدود شود و هیچگونه دارایی دیگری بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار آنها قرار نگیرد.» تعدادی قابل توجهی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی ایرانی در لیست تحریمهای سازمان ملل و لیست SDN امریکا است که دولت و دستگاههای مربوطه موظف به تحریم این افراد هستند و در صورت عدم تبعیت پیامدهای سنگینی را باید پرداخت کنند.
یا در توصیه نامه شماره چهار، طبق بندهای ۱۷ و ۱۱ اکشن پلن، اعضا باید کشورهای حاضر در لیست SDN را از نظر مالی تحت فشار قرار داده، دارایی افراد مندرج در این لیست را مسدود و به دادگاههای امریکا استرداد کنند!
FATF برای تحمیل لوایح چهارگانه خود به ایران وجهت پیشبرد بیشتر اهداف خود شش بار در بیانیههای جداگانه به تمدیدهای پیاپی جهت تعلیق اقدامات تنبیهی علیه کشورمان روی آورد، اما در نهایت با بازگشت نام ایران به لیست سیاه FATF در نشست اسفندماه ۹۸، FATF از کشورهای عضو خواست تا بقیه اقدامات مقابلهای را نیز علیه ایران اعمال کنند. این در حالی است که رکود، گرانی، بیکاری، تورم و انبوهی از مشکلات داخلی کشورمان از سال اواخر سال ۹۶ رشد فزایندهای به خود گرفت و قبل از اسفندماه سال گذشته اقتصاد داخلی ضربات جبران ناپذیری دید به طوریکه از سال ۹۶ تا اسفند سال گذشته نرخ دلار تا چهار برابر افزایش یافت. البته بسیاری معتقدند مشکلات داخلی ۹۶ تا ۹۸ یک پازل روانی- سیاسی با هدف تحمیل FATF به نظام با ایجاد نارضایتیهای عمومی و انعطاف حاکمیت سیاسی کشور در برابر خواستههای غرب است، پازلی که مشابه آن قبل از مذاکرات هستهای با غرب تکرار شد.
امروز بعد از گذشت پنج سال از پیامدهای گسترده پذیرش اکشن پلن FATF توسط دولت، برخی از سیاستمداران علت تامه مشکلات کنونی را عدم تصویب چهار لایحه باقی مانده FATF میدانند، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در گفتوگویی اظهار میکند: «درخصوص FATF در برابر مردم ایران سربلند هستم که بگویم استیضاح و حتی سؤال قوه قضائیه را به جان خریدم و گفتم FATF باید امضا و تصویب شود و نباید منافع اقتصادی برخی که منفعت میبرند از خودتحریمی کشورمان بر منافع ملت مظلوم ایران ارجحیت پیدا کند. قاطعانه میگویم که عدهای با برنامههای شوم علیه FATF سمپاشی میکنند و دروغ میگویند». جامعه ایرانی در دو انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ به این امید که بخشی از مشکلات کنونی کشور بهویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی مرتفع شوند رأی «قطعی و نه مشروط» به دولت کنونی دادند و علت آن «شعارهای قطعی» بود که در مناظرات انتخاباتی گفته شد و شعارهای انتخاباتی که تحقق آن هیچگونه پیششرطی نداشت.
اما امروز جامعه مشاهده میکند که نه تنها کف شعارهای انتخاباتی رنگ تحقق به خود نگرفته است بلکه وخیمتر نشدن اوضاع داخلی کشور مشروط به پذیرش مطالباتی میشود که میتواند حتی امنیت کشور را به دلیل حفرههای حقوقی-اقتصادی موجود در لوایح چهارگانه به مخاطره بیندازد. فقدان پاسخگویی مناسب به مطالبات حداقلی جامعه و تقصیرتراشی از دیگران و حتی کشیدن انگشت اتهام به سمت اصل نظام به دلیل عدم پذیرش لوایح چهارگانه نه تنها میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را به افکار عمومی جهت مشارکت در انتخابات آتی وارد کند و اعتماد عمومی را با تهدیدات جدیتر مواجه کند.
اربعین متفاوت اما باشکوه
آیتا... هاشمزاده هریسی در آرمان نوشت:
با توجه به شیوع ویروس کرونا در جهان و کشور ما، همه امیدواریم که اربعین حسینی امسال باشکوهتر، موثرترین، غمگینتر و اثرگذارتر از همه اربعینهای سالهای گذشته برگزار شود. مردم ما تشنه هستند و ما به مراسمات باشکوه اربعین و راهپیمایی دهها میلیون نفری عادت کردهایم.
مراسم اربعین در کشور ما نهادینه، فراگیر و بینالمللی و موجب آرامش فکری ملت ایران شده است. دیدن این مراسم حتی در تلویزیون، آرامش به همه مردم میبخشد، اما شرایط متفاوت امسال با دلتنگی برای عزاداران همراه است و باعث میشود با سوز و غم بیشتری به اربعین توجه کنیم. اگر مردم به مراسمات سالهای گذشته نگاه میکنند، غم این روز بر ملت ایران مستولی میشود و قدر این مراسم باشکوه و معنوی را بیشتر از همیشه میدانیم.
موضوع دوم اینکه، الحمدا... یک مهارت و قدرتی در میان شیعیان و امت امام حسین (ع) و مخصوصا در مداحان و هنرمندان ایرانی وجود دارد که عزاداری به شکل و شیوه جدیدی را با توجه به شرایط روز کشور میآفرینند. زمانیکه نمیتوانیم مراسم عزاداری را به شکل و شیوه سالهای گذشته انجام دهیم و به آن دسترسی نداریم، خیلی زود مراسم جدید و آبرومندی را جایگزین آن میکنند. مساله سوم در اخلاص، عشق و پایبندی به اسلام است که باید از یکسو سلامت مردم حفظ شود، در عین حال با عزاداری برای سرور و سالار شهیدان، عشق و ارادتمان را به اهل بیت نشان دهیم، بهطوریکه خلاف شرع نباشد و درعینحال زیانی برای مردم نداشته باشد. وقتی ما این موضوعات را رعایت میکنیم، پروردگار عالم، امامحسین(ع) و یارانش به ملت ایران توجه بیشتری میکنند
و موضوعاتی را به ما القا خواهند کرد که بهتر از گذشته بتوانیم مراسمات را به شکل آبرومندانهتری برگزار کنیم. امیدواریم مراسم اربعین امسال، مانند مراسم تاسوعا و عاشورا که با وجود همه مشکلات، شیوع کرونا، باشکوه برگزار کردیم و موجب حیرت جهانیان شدیم، این مراسم را نیز با اولویت سلامت جامعه باعظمتتر برگزار شود. اطمینان دارم اربعین امسال با وجود همه سختیها و دشواریهای جامعه در مواجهه با شیوع این ویروس، باشکوهتر برگزار خواهد شد و تعطیلی مراسم اربعین در میان ملت ما معنایی ندارد، بلکه اربعینی را میبینیم که مانند سالهای گذشته است، اما به شکل دیگری که آسیب به خودمان و دیگران وارد نشود؛ چون اگر برای یک نفر زیانبار باشد، ثواب عزاداری میلیونها نفر از بین خواهد رفت. بیتردید سلامت انسانها و شیعیان امام حسین (ع) از همه چیز برای اسلام مهمتر است.
امام حسین (ع) راضی نیست که برای او عزاداری کنیم ولی در عین حال بیمار شویم، ایشان رضایت ندارند که فردی در سراسر این کره خاکی، به کرونا مبتلا شود. اصل مراسم اربعین امسال، بر سلامتی امت اسلام است و امیدواریم نزد امام حسین (ع)، شهدا و اسیران کربلا، خجل و شرمنده نشویم، بلکه سرافراز و با ثواب بیشتر به خودمان افتخار کنیم که بدون هیچ مشکلی برای مردم عزادار، اربعین امسال را باشکوهتر از گذشته برگزار کردیم. انشاءا... به برکت اربعین حسینی، سایه این ویروس منحوس از سر تمام مردم ایران، بلاد شیعیان امام علی (ع) و سراسر جهان کم خواهد شد و باید در این روز عزاداران، این خواسته را از پروردگار متعال و امام حسین (ع) که رحمت العالمین است، تمنا کنند و در عین حال شفای بیماران را از امام سوم شیعیان بخواهند.
نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را
ابتکار در ستون سرمقاله هایش نوشت:
«این فصل را با من بخوان باقی فسانه است، این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است». حکایت شیعه و حسین(ع)، حکایتی است از جنس «یک قصه نیست قصه عشق و وین عجب، کز هر زبان که میشنوم نامکرر است». حکایت دلدادگی و دلسوختگی است.
حکایت دستهای عاشقی است که به نوای «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» به شور بالا میروند و پایین میآیند و بر سینه مینشینند. داستان دستهایی است که با نوحه «بزن بر سینه و بر سر» خاک فراق یار بر سر میریزند. رد این داستان عاشقانه، از دهه محرم چنان به چله اربعین میرسد که قدمهای عاشقان کوی یار، سختی راه به جان میخرند تا وصال معشوق بازستانند و یادآور شوند که کاش بودیم و اگر دیر آمدیم به کوی تو، اما آمدیم، دل گذاشتیم و جان به گرو نهادیم تا اگر باز هم ظلمی بود، اگر حق فراموش شد و باطل صحنه جامعه را فرا گرفت و اگر جهل در جامعه جایگزین عقل شد، به میدان بیایند و راه معشوق را نه به عمل که به قدم ادامه دهند.
اما حکایت تاسوعا و عاشورا، اربعین و تمام این دستها و پاهای شور گرفته به دلهای عاشق، تنها حکایت شور نیست؛ شور تنها بیشعور، تب تندی است که زود به عرق مینشیند. حسینی بودن به دل هست، اما به عقل هم هست. اگر عاشق تنها به شور قدم بر دارد، چه بسا مخاطب «ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی، کاین راه که میروی به ترکستان است» باشد. قدم در راه کوی معشوق شور میخواهد و قدم در راه عمل به طریق معشوق شعور.
امسال نه دژخیمی که چهل سال پیش، خون عاشقان حسین و راهیان طریق حسین را بر خاک ریخت و راه کربلا بست، که ویروسی موذیتر و قصیتر، راه بر زائران کوی حسین بسته است.
فرق اما این است که اگر آن روزها عرصه تقابل خاکریز بود و ماسکهای ضد سلاح شیمیایی، امروز خانه است و ماسکهای سه لایه کاغذی. شور حسینی به دل هوای قدمهای اربعینی میدهد، اما امسال شعور حسینی میگوید که باید به جای بردن تن به خانه یار، قلب را خانه یار کرد و در خانه نشست و از یار گفت و شنید و خواند و فکر کرد؛ «طواف کعبه دل کن اگر دلی داری، دل است کعبه معنی تو گل چه پنداری».
کرونا شاید اربعین امسال را از عاشقان حسین گرفت، اما کربلا را و اربعین را به اندازه تک تک زائران دلسوخته بازمانده از کوی یار، در پهنه گیتی تکثیر کرده است. امروز جهان همه حسینیه عزای حسین است. دلتان را خانه او کنید، مصفا کردنش با او. دلتان پر از شور و سرتان پر از شعور حسینی، به امید اربعینی که باز راه خانه یار باز شود.
انتهای پیام/ک