داخلی آرشيو گزارش صفحه 
امتیاز مثبت 
۲
 
ویژه بهار،
باورهای نوروز در سیستان
مدیر مسئول
کد مطلب: ۳۷۰۱۴
تاریخ انتشار:يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۵۶
چند روز قبل از عید مردم با تهیه ی سه گونه شیرینی و خوراک ویژه ی نوروز یعنی کلوچه ی زابلی، بورک (یا سوزی) و تجگی (یا همان سمنو) به استقبال نوروز می روند.
باورهای نوروز در سیستان
به طور کلی مراسم نوروز در سیستان به دو بخش قبل از عید و بعد از عید تقسیم می شود: چند روز قبل از عید مردم با تهیه ی سه گونه شیرینی و خوراک ویژه ی نوروز یعنی کلوچه ی زابلی، بورک (یا سوزی) و تجگی (یا همان سمنو) به استقبال نوروز می روند. البته به خانه تکانی هم می پردازند و لباس های نو تهیه می کنند. همچنین زدن سبزه روی درب اصلی خانه (به مراسم علفه معروف است) را نماد سبزی، نشاط و امید می دانند. مراسم پرسه مختص نوروز نمی باشد و در همه ی اعیاد سیستانی ها انجام می گیرد که آشنایان و دوستان داغدار در مراسمی به دیدار خانواده ی داغدار می روند و برای بازماندگان، تسلی خاطر می خواهند. بعد از مراسم سال تحویل یکی دیگر از مراسم برگزار می شود: خویشاوندان در مکانی جمع شده و به صورت دسته جمعی به خانه ی آشنایان و دوستان می روند. در این مراسم، مردم از بیماران عیادت می کنند. علاوه بر آن مراسم چهارشنبه سوری در سیستان وجود دارد، یعنی شب آخر چهارشنبه سال، بیرون از خانه آتش می افروزند و با پریدن از روی آن بیماری ها و نگرانیهای سال کهنه را به آتش می سپارند تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند. اسفند دود کردن، فال گرفتن و غیره از باورهای مردم سیستان است که به نظر می رسد برای باطل نمودن چشم بد معمولا اسفند دود می کنند و برای پیشگویی آینده فال می گیرند. مراسم پنجشنبه ی آخر سال نیز وجود دارد که به طور کلی یکی از آیین های کهن پیش از نوروز یاد کردن مردگان است، یعنی به قبرستان می روند و چلبک و خرما می برند، تا در میان دیگران پخش کنند. مراسم سیزده به در آخرین جشن نوروز است، در این روز مردم سیتان از خانه بیرون می روند در حالی که سبزه ی عید را نیز در آب روان می اندازند و زنان سیستان معتقدند که دختران جوان (دم بخت) حتما باید سبزه را گره بزنند تا بخت آنها در اصطلاح بلند شود و همراه با آن همچنین اورادی را زیر لب زمزمه می کنند: سیزد به در چارد به تو سال دگ خانه ی شو(شوهر) و این به منزله ی عاقبت به خیر شدن دختران جوان بود.

زنان سیستانی معتقد بودند در صورتی که دختران جوان سبزه ها را گره بزنند، بخت آنها حتما بلند می شود و ازدواج می کنند. علاوه بر آن سیستانی ها معتقدند که اگر ماهی دقایقی قبل از تحویل سال نو از تنگ آب بیرون بپرد، سال در پیش رو سرشار از اتفاقات خوب برای خانواده خواهد بود. و به نظر می رسد رابطه ای عمیق میان آب، روشنی، پاکی و موجودات در طبیعت وجود دارد. یعنی عناصر موجود در طبیعت در هماهنگی کامل نسبت به یکدیگر عمل می کنند. بنابراین تهیه ی نان ها در مفهوم نظم متقارن است.

انتهای پیام/

مصاحبه :

مصاحبه شونده : ک. نوری سن : ۴۵ تحصیلات : فوق دیپلم کامپیوتر تاریخ : ۲۶

اسفند ۹۲ مکان مصاحبه : زاهدان

باورهای مردم سیستان را درباره ی نوروز توضیح دهید؟

رسم اوشیدر : یکی از رسوم مردم سیستان در گذشته که در اطراف دریاچه ی هامون مسکن داشته اند، این بوده است که در شب نوروز (شبی که فردای آن نوروز است) دختر جوان و زیبایی را لباس نو می پوشاندند و بر شتر آذین شده سوار می کنند و کنار دریاچه می برند، در آنجا گروه مردان و زنان از هم جدا می شوند، مردان دور از اجتماع زنان به شادی می پردازند، در حالی که دهل و سرنا می نوازند و پایکوبی می کنند. آن طرف نیز زنان دختر جوان و باکره را که اوشیدر نام نهاده اند، برهنه درون آب هدایت می کنند و بعد با دف و دهل تا نیمه های شب به شادی می پردازند. نزدیک سپیده دختر را از آب بیرون می آورند و لباس پوشیده دوباره بر همان شتر آذین شده سوار می نمایند و به خانه باز می گردند. این رسم از باورهای زرتشتی است که تا کنون در میان برخی از مردم سیستان باقی مانده است.

کاسه شکستن : در سپیده دم تحویل سال نو بر اساس یک سنت قدیمی سیستانی کلیه ی ظروف سفالی که در عرض یکسال از آنها بهره برداری شده است (کاسه و کوزه) شکسته می شد و تکه پاره های آنها پشت بام جای می گرفت و یا بالای بام می بردند و هم آنجا می شکستند. این کار تقدس داشت، زیرا معتقد بودند اگر این کار صورت نگیرد ارواح پلید که درون آنها جای می گرفته اند، خانواده و اعضای آنها را ناخوش و زرد موی می کنند. از علفهای سبز بهاری و خصوصا گندم و جو به سر درب تمام اتاق ها حتی درب منازل به کمک گل چسبانده و آویزان می کردند، زیرا معتقد بودند این کار میمنت دارد و تا لحظه ی تحویل سال بعد شاد خواهند بود. بعضی از افراد آنها را تا سال بعد حفظ نموده و سال بعد علف های تر و تازه را با علف های کهنه و خشک قبلی تعویض می کردند. به کمک پنبه و چوب، فتیله هایی به اندازه ی یک مداد و پنبه آغشته به روغن و در پشت بام و رف ساختمان آتش می زدند که به تعبیر عامه شگون داشت و هم روشنایی و نور را استقبال و احترام می نمودند. در واقع آنها به جای شمع های امروزی بودند و به تعداد اعضای خانواده نیز تهیه می کردند. بعض نیز یک شاخه ی خشکیده ی گز را به آن پنبه پیچیده و به روغن آغشته و آتش می زدند و در پشت بام یا به اصطلاح لبه ی رف ساختمان قرار می دادند. صبح روز عید مردم سیستان سعی دارند به سیاهی نگاه نکنند و به اعتقاد آنها صبح روز عید نگاه کردن به سبزه و صورت کودکی خوشرو میمنت دارد. قبل از تحویل سال نو دختران سیستانی معتقدند اگر باران آمد آب باران را جمع کرده و بی بی نوروز موهای آنها را می شوید، زیرا بنا بر اعتقادات، موهایشان رشد می کند.به نظر می رسد: میان آب (باران)، اقلیم کویر و بلندی موها به دلیل خشکسالی اخیر سیستان رابطه ای معنا دار وجود دارد، زیرا باران، نماد خیر و برکت و زایش در طبیعت می باشد. همچنین در گذشته کشاورزان در مراسم جشن گندم به مناسبت برداشت گندم و شکرگذاری از خدا همراه با رقص و پایکوبی خاص سیستانی مناسک طلب باران داشتند.



نتیجه :

با توجه به نظر گیرتز نظامی از نشانه ها را در نوروز داریم. به عنوان مثال در سیستان در زمینه ی خوراک، گذر از نوعی حضور در طبیعت به تغییر حالت تحت تاثیر آتش را در می یابیم که به عبارت دیگر سنگینی و سبکی پدیده ها در اشکال هندسی (کلوچه ی سیستانی: مثلثی شکل و چلبک: دایره شکل) انسجام می یابد. در واقع ارتباط افراد را نسبت به یکدیگر در بستری پویا از دیالکتیک می توان دریافت، یعنی زنجیره ای از بو، رنگ، شکل و حجم، معنا و کارکرد می یابد. علاوه بر آن تهیه ی لباس نو نیز در سیستمی از نشانه ها کنش های افراد را عینیت می بخشد برای اینکه درون مناسک گذار آنها دست به انتخاب و عمل می زنند، و همراه با عادت های بدن در سیستم شناختی، بیولوژی و اجتماعی صورت می پذیرد. به نظر می رسد که زیبایی، عامل تعیین کننده است. ورود مهمان به مثابه ی بازنمایی خاطرات می باشد و تجربیات گوناگون را باز آفرینی می کند. هدیه (عیدی یا پول) انعکاس واقعیت های اجتماعی را در زندگی القا می کند، همه چیز از نام برخوردار است، برای اینکه هویت را با ابعاد گوناگون بهتر درک نماییم، در اینجا همچنین مشروعیت معنا می یابد. همان گونه که هفت سین نوعی همبستگی اجتماعی را نمایان می کند.

در واقع هستی در قالب هایی تکه تکه شده (قرآن، ماهی، سبزه و غیره) به هم می پیوندد، برای اینکه شادی با حرکت، تقارن می یابد و باورها و اعتقادات نیز با هماهنگی متناظر است. بنابراین شیوه های نگاه را درون طبقه بندی اشیاء به چالش می کشد: چرا در نوروز ملزم به رعایت قواعد هستیم؟ به طور کلی جایگاه دیدار تکوین می یابد. یعنی فراتر رفتن از نوعی توقف به معنای جابه جایی است، سکونت به ما می گوید: همه چیز در سر جای خود قرار دارد اما حرکت، دال بر بی نظمی درون نظم پنهان می باشد. انسان شناسی راهی برای نفوذ در اعماق اشیاء با لایه های گوناگون فرهنگ است، زیرا با توجه به نسبیت گرایی فرهنگی به مفاهیم خود و دیگری با دو رویکرد امیک (دیدگاه درونی یا افراد بومی) و اتیک (دیدگاه بیرونی یا دیگران) می پردازد. نذورات مردم سیستان همچنین کارکرد سیستم اجتماعی را با توجه به اعتقادات آنها نمایان می کند، زیرا انتظار در تعلیق برآورده شدن حاجات معنا می یابد. به این ترتیب با توجه به نظر ماکس وبر اعتقادات مردم سیستان در فرایند طولانی مدت تولید ارزش ها و هنجارها در زمان و مکان با نوعی پویایی روابط اجتماعی در جامعه (رعایت احترام سالمندان در اولین بازدید عید و غیره) معنا و کارکرد می یابد. در نوروز با سیستمی از تکنولوژی (انواع شیرینی های محلی و غیره) رو به رو هستیم، زیرا مواد به کار رفته در آنها و نحوه ی تهیه نمایانگر تیپی از زیبایی ، طعم و غیره) در کنار کارکردهای خاص است. علاوه بر آن نیاز مبرم به آگاهی نسبت به عناصر مادی فرهنگ (نان های محلی: بورک یا سوزی، قتلمه و غیره) در کنار عناصر غیر مادی فرهنگ (باورهای مردم نسبت به سفره ی عید و دید و بازدید) وجود دارد، برای اینکه با توجه به عناصر فوق می توان روابط متقابل میان نمادهای گوناگون (احترام، شادی، امید، نوستالژی و غیره) را در بستر جامعه بهتر درک نمود.

با توجه به نظریه ی سوسور انواع شیرینی های محلی (کلوچه ی سیستانی، تجگی یا سمنو و غیره) به مثابه ی دال و برگزاری دید و باز دیدها در ایام عید و معانی حامل آنها به مثابه ی مدلول به نظام اجتماعی انسجام می بخشند. در واقع زنجیره ی نظم اجتماعی را بازتولید می کنند، به عبارت دیگر در مکانیسم های شناختی، کنش های افراد به فهم زیست جهان آنها باز می گردد و نظم طبیعی در زمان، توزیع دوباره می یابد. علاوه بر آن با توجه به نظر ساختارگرایی لوی استراوس می توان اذعان نمود که سیستم تقابل ها (رنگ ها، تهیه ی شیرینی های محلی) توام با مصرف در فرهنگ، بازنمایی می شود.
Share/Save/Bookmark